دیدبانی۴۴

یادواره شهدا،جانبازان و رزمندگان دیدبانی(توپخانه،ادوات،اطلاعات) تیپ۴۴قمربنی هاشم(ع)

دیدبانی۴۴

یادواره شهدا،جانبازان و رزمندگان دیدبانی(توپخانه،ادوات،اطلاعات) تیپ۴۴قمربنی هاشم(ع)

سلام خوش آمدید
خاطرات آقای احمدرضا سمنانی

فراز وفرود تا دیدبانی
سلام بر دوستان گروه دیدبانی
نماز روزه هاتون قبول حق

خاطرات آقای بهنام میرزاکوچکی


بهنام میرزاکوچکی برادر کوچک دکتر منصور ( ممد) میرزاکوچکی

خاطرت آقای رحمت الله  آقاجانی

نفر اول سمت چپ آقای رحمت الله آقاجانی

سلام همسنگرای عزیز

ماجراهای دکل

سیاوش قادری:


به نام خدا
#ماجراهای دکل

قسمت اول: مقدمه
#وامابنعمة ربک فحدث
چنانکه همگان می دانند،درعملیات والفجر۸،برای اولین باردرطول دفاع مقدس،برتری قاطع آتش توپخانه و
ادوات،باایران بود.
چنین رخدادی تاآنزمان سابقه نداشت!
 به این لحاظ بایدوالفجر۸ رانقطه عطفی دانست که اهمیت ونقش توپخانه و ادوات رابویژه درنظرفرماندهان،برجسته وتثبیت کرد.
توپخانه وادوات،جانانه ظاهرشدند،درواقع طرحی نودرانداختندوجایگاه خودراتاپایان جنگ حفظ کردند!
طراحان ومجریان آن ابداع شگرف،برای همیشه قابل احترامند.
برجستگی یادونام فرمانده شجاع ادوات تیپ۴۴ قمربنی هاشم،مرحوم حاج حسین صادقی ویاران وهمرزمانش،همیشگی است.
یارانی که بعضابه فیض شهادت نایل شدندوتاملکوت اعلی پرکشیدند.
چینش دقیق انبوهی ازادوات سبک در نزدیکی ساحل وآتشبارهای توپخانه وموشک اندازهای کاتیوشا درامتداداروند
رود،دشمن راغافلگیر ومنکوب کرد.
غافلگیری وبرتری بی چون چرای آتش بردشمن،ازبارزترین نقاط قوت عملیات غروررآفرین والفجر۸بود.
نقش کلیدی فرماندهان وخدمه خستگی ناپذیرآتشبارهای توپخانه وادوات که پیش
گام ومحوراین شاه کارعملیاتی بودند،برای همیشه آنان راماندگارساخت.
...ودراین میان،وظیفه ونقش دکل و دیدبانی،برای هدایت این حجم عظیم  ازانواع آتش توپخانه وموشک اندازوادوات ،دوچندان گردیدودیدبانان خوش درخشیدند.
حجاب معاصرت،چون همیشه،بزرگترین،
مانع شناخت وقایع تاریخی و دلیرمردی ورشادت مردان بزرگ است!
آری! سخن گفتن ازمجاهدان راه خدا وانعکاس حماسه های ماندگارشان،بسی دشواروازعهده ناچیزی چون من خارج است!
به راه بادیه رفتن به ازنشستن باطل
            که گرمرادنیابم به قدروسع کوشم
برهمه حماسه سازان عملیات پیروزمندانه والفجر۸درودمی فرستیم ودربرابرعظمت آنان،سرتعظیم فرودمی آوریم.
باکسب اجازه ازپیش گامان وهمرزمان دفاع مقدس،بویژه فرمانده عزیزم،جناب حاج حسینعلی شیروانی ایچی ونور
چشمانم،دیدبانان رشیدوبی ادعای تیپ قمربنی هاشم علیه السلام،که جایشان اینجااست❤️❤️❤️
درآستانه عملیات والفجر۸،شمه ای ازمشاهدات وشنیده  های خودراطی چندقسمت باعنوان: ماجراهای دکل-برگ سبزی تحفه درویش-تقدیم نگاه مهربانتان خواهم کرد.لطفانارسایی هاراعفو وایرادات راگوشزدبفرمایید.تشکر
مالایدرَک کلُه لایُترک کلُه.
« اگرنمی توانی کاری رابطورکامل انجام دهی،آنرکلارهانکن»
    ادامه دارد.والسلام
#بی ربط:
آدمی است دیگر!
حتی دراقیانوس زنده می ماند...
اماگاهی دریک جرعه دلتنگی
غرق می شود!
                    


به نام خدا
#مرورخاطرات
ماجراهای دکل
قسمت دوم: ره یافتگان

وامابنعمة ربک فحدث
#چگونه می توان ازدیدگاه ودکل ودوربین وبی سیم وکالک ونقشه وقطب نماوگراومسافت ومختصات شرق وغرب وشمال وجنوب عالم سخن گفت، اماازدیدبانان شهید،نه...
#بی حسرت ازجهان نرودهیچکس
        الاشهیدعشق،به تیرازکمان دوست
بایدازدیدبانان شهیدی گفت،که ازلنزکوچک دوربین خود،درافق نگاهشان،به دوردست هاچشم دوختندو بربال فرشتگان،رهسپار عرش گردیده وعندربهم یرزقونند...
مگرمیشود،شهیداکبرمولایی دستجردی یاهمان اکبربرقی خودمان رافراموش کردکه باپای شکسته ولی مصمم،ازدکل۲۰-۳۰ متری لوله ای بدون راه پله! مانندفرفره بالاوپایین می رفت.
چگونه می توان ازیادبرد،شهیدان روح الله کاوه وعلیرضاتیموری که همچون دوقلوهای افسانه ای،بچگی وکودکی ومدرسه راباهم بودند.
باهم به جبهه رفتندودرواحددیدبانانی تیپ قمربنی هاشم،همراه وهمسنگربودند.
عجیب تر اینکه سرانجام سحرگاه عملیات والفجر۸درتاریخ۲۱بهمن ماه ۱۳۶۴به فاصله۵۰۰متر!درلحظه به فیض شهادت نایل وباهم تاملکوت اعلی پرکشیدندواینک درگلستان شهدای بروجن درکنارهم آرمیده اند.
شاهدلحظه شهادت شهیدعلی رضا
تیموری،برادردیدبان آسیدعلی رحم موسوی هستندکه خودنیزباترکش های همان خمپاره ازناحیه دست مجروح شدند.
ومن نیزگرچه باساعتی تاخیرولی شاهدشهادت هردو بودم!!!
البته تاریخ شهادت آن دوشهیدرابه اشتباه،برروی سنگ مزارشان،۲۰و۲۱بهمن حک نموده اند.
آری سخن گفتن ازرزم وپیکارمجاهدان راه خداسخت است،ولی:
به راه بادیه رفتن به ازنشستن باطل
           که گرمرادنیابم به قدروسع کوشم
 #بلداجی را به گزمی شناسند
#شهرضارابه انار
#سفیددشت رابه گندم
#لنجان رابه برنج
ودیدبان رابه دکل... !
چنانکه،توپچی وخمپاره اندازرابه آتش دهانه وغرش صدای بی امان شلیکش!
درجبهه،کسی آدرس دیدبان رانمی پرسید!دکلش رامی جست.ادامه دارد
آدمی است دیگر...
حتی دراقیانوس هم زنده می ماند!
اماگاهی دریک جرعه دلتنگی
غرق می شود...                 

به نام خدا
#مرورخاطرات
ماجراهای دکل
#قسمت سوم:دکل نخلی/شمادیوانه اید!


وامابنعمة ربک فحدث...
#واحد دیدبانی تیپ قمربنی هاشم علیه السلام درعملیات والفجر۸ بانصب سه دکل
ازانواع فشارقوی برق ولوله ای،درمنطقه خسرو آبادمسئولیت،شناسایی وهدایت واجرای حجم عظیم آتش توپخانه وادوات رابه عهده داشت.
 دراجرای این رسالت خطیر،پنج نفرازبهترین دیدبانان دلیروباتجربه به شهادت رسیدند
وبیش ازده نفردیگرمجروح وجانبازشدند.
«شهیدحسین شیخ ابوالحسنی، فرزندارشد
خانواده،جوانی خودساخته،خوش سیما
وسروقامت،باآن  صدای دلنشین،اولین دیدبانی بودکه درآستانه عملیات والفجر۸ درتاریخ پانزدهم بهمن ماه۱۳۶۴،شهادتی جانگدازداشت!
حسین دریکی ازدیدگاه های ساحل اروند،براثراصابت ترکشی گداخته ازناحیه سروصورت به شدت مجروح گردیدودردم به شهادت رسیدوپیکرپاک اودرروستای آبْله ازتوابع شهرستان ایذه،درگلستان شهدا آرام گرفت.
صحنه خونین شهادت حسین،تاسال هاروح وروان همسنگردیدبانش،حاج حشمت الله حیدری راپریشان کرده بود.
گرچه خوداونیزدراثرعوارض شدیدناشی از
مجروحیت شیمیایی،پس ازتحمل دردو
رنجی جانکاه،به فیض شهادت نایل وبه دوستان شهیدش ملحق گردید...»
نثارارواح طیبه شهدا-بویژه شهیدان:شیخ ابوالحسنی وحیدری-همه باهم درودو صلوات می فرستیم🌹🌹🌹🌹
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌹🌹🌹🌹

#واما،دکل نخلی وماادراک...
این دکلچه! راباید از شاهکارهای آقای حاج حسینعلی شیروانی فرمانده ریزنقش دیدبانی تیپ۴۴ قمربنی هاشم علیه السلام دانست.
دکلی که برخلاف ارتفاع ۶-۷متری،عجیب ووحشتناک بود!
دکل نخلی،بلای جان عراقی هاشده بودکه نمی دانستندازکجامی خورند!
#من نمی دانم این مرد،باچه دل وجراتی،
چشم توی چشم عراقی هاودرست لب اروند،رفته بودیک نخل نشانه کرده بود
واصرارمیکردکه:
الاولابدبایدکنارهمین نخل دکل بزنیم!
مرغش یک پاداشت!
چاره ای نداشتیم!
شبانه درسکوت وتاریکی کامل،بالاخره دکل رانصب کردیم.
واقعاشاهکاربود،او حق داشت که اصرار
کند! به ریسکش هم می ارزید.
پس ازنصب شبانه دکل،بااستفاده ازتخته های چوبی،کف اتاقک بالای دکل رافرش نموده واطراف آن راتاجایی که امکان داشت باچندمترگونی لابه لای شاخه های بلندنخل استتارکردیم.
سپس،سه پایه ودوربین مینی کاتیوشا،بی سیم وتلفن صحرایی،قطب نما وهرآنچه برای یک دیدبان لازم بودرا دربرجک مسقر
کردیم.
به جزافرادی معدود،دوست ودشمن ازوجود چنین شگفتانه ای بی خبربودند ودرباور هیچکدام نمی گنجیدکه یک جای دنجی-آن هم لب اروند-ودرمعرض دیدوتیرمستقیم دشمن،دکل دیدبانی وجودداشته باشد!
دوستان وقتی می شنیدند،باورنمی کردند.
وقتی می دیدند،حیرت میکردندومیگفتند:
 شمادیوانه اید!
ودشمن هم اگرمتوجه میشد-که بالاخره شد!- کن فیکون میکرد!!!
بچه های دیدبانی بخصوص روزهابه نوبت بالای این دکل می رفتندوریزودرشت تحرکات ومواضع دشمن رارصدوبه صورت نوبه ای گزارش می کردند.به اقتضای شرایط ومحدودیت های پیش ازعملیات، گهگاهی هم اجرای آتش دقیق توپخانه وخمپاره
داشتند.
#قصه خاله خرسِ راکه شنیده اید؟!😂
به شنیدنش می ارزد! طلبتان🌹
تابعد...
#بازهم بی ربط:
آدمی است دیگر...
حتی دراقیانوس زنده می ماند!
اماگاهی دریک جرعه دلتنگی
غرق می شود...
          
به نام خدا
#مرورخاطرات
ماجراهای دکل
قسمت چهارم:دکل نخلی/رزمندگان بغرید!

وامابنعمة ربک فحدث...
شب عملیات والفجر۸،شش نفرازبچه های دیدبانی درقالب سه گروه دونفره باتجهیزات کامل،به عنوان دیدبان گردان،به فرماندهان گردان های عمل کننده معرفی شدند.
۱.غلامعباس شریعتی و بهروزناظم الرعایا   ۲.علیرضاتیموری وسیدعلیرحم موسوی ۳.روح الله کاوه ومهدی نوروزی.
درآن شب سردوپرماجراکه رزمندگان درتکاپوی یافتن راهی برای عبوراز اروند بودند،من ورفیق قدیمی ام، قلی فلسفی وچندتادیدبان دیگر،داخل سنگرگروهی پای دکل میله ای تقریباخواب بودیم!
حدودساعت۱۲شب باصدای زنگ تلفن صحرایی ازخواب بیدارشدیم:
امان ازدست این آقای شیروانی!
الو
بفرمایید...
آقای قادری بی سیم وتجهیزات کامل برداریدوبا قلی سریع بیاییداینجا!
چشم.
سوارتویوتاشدیم ورفتیم به سنگرفرماندهی مشترک ادوات ودیدبانی...
خدارحمت کندمرحوم حاج حسین صادقی  فرمانده ادوات را،آقای شیروانی،حاج شکرالله شفیع زاده،محمدعلی قاسمی، رنجبرو دیگران هم حضورداشتند.همه نگران بودند!
آقای شیروانی گفت: فلانی،هرچه بابی سیم تماس میگیریم هیچکدام ازدیدبان هاجواب نمی دهند،نمی دانیم چه اتفاقی برایشان افتاده است.
شمابروید،ببینیدچی شده وخبربدهید...
به اتفاق قلی حرکت کردیم،وقتی به ساحل اروندرسیدیم،اوضاع کاملاعادی بود وگردان هاآماده حرکت...
 ولی بنابه دستورفرماندهی-جهت احتیاط-تمام بی سیم هارادرحالت سکوت رادیویی قرارداده بودند.
هرگونه ارتباط وانتقال پیام فقط توسط پیک انجام می گرفت.
وقتی دیدبان هارادرکمال صحت وسلامت یافتیم،خداراشکرکردیم وخوشحال شدیم.
انگاه برای رفع نگرانی دوستان یک پیام کوتاه فرستادیم وماهم بی سیم راخاموش کردیم::::
شیرشیر قادر
قادر شیربگوشم
حسین جان نگران نباش!
بچه هاخوبند،سلام می رسانند. والسلام
 بعدازساعتی که غواص های دلیروجان برکف،خط دشمن راشکستند ماهم به همراه گردان یامهدی سواربرقایق، باعبور
ازعرض اروند،به ساحل دشمن رسیدیم
 وباصحنه های عجیبی ازپیکرهای مطهر تعدادی ازشهدای غواص مواجه شدیم که
به قول حافظ:
من که ازآتش دل چون خم می درجوشم
مُهربرلب زده،خون می خورم وخاموشم!
شگفت اینکه،سردارشهید:محمدعلی شاه
مرادی-تاکمردرگل ولای ساحل دشمن-اولین نفری بودکه چراغ قوه دردست به استقبال گردان آمدوباغریوالله اکبروتشویق های خاص خودش،رزمندگان رابرای ادامه مسیر هدایت وتشجیع میکرد.
بی دلیل نیست که شاهمراد،شجاع ترین فرمانده جنگ لقب گرفته است!!!
صحبت ازشاهمرادشد:شاهمرادخودشجاعت بود،کمپانی روحیه بود،طنازوشاداب...
گاهی که رزمنده هادورش جمع میشدند،
بخصوص درجریان عملیات وپاتک هاکه کارسخت می شد،یک اصطلاح معروفی داشت! باصدای بلندمیگفت: رزمندگان بغرید...
بلافاصله،همه باهم می گفتند: غُررررررر
...واماقصه خاله خرسِ!
حکایت دوستی بچه های شیروانی است!
#هرکس راکه خیلی دوست می داشتندو خاطرش برایشان عزیزبود-مخصوصاکه فرمانده گروهان وگردان ومسئول واحدو
بالاترباشد-ازسرارادت واخلاص،باسلام وصلوات،اورابه مسلخ می بردند😂همین که دستش به میله های دکل نخلی می رسیدوپایش اززمین کنده می شد،به همراه فرشتگان مقرب الهی،برایش دست به دعابلندمیکردندوبه شوخی وجدی می گفتند:
🤲ربنا تقبل مناهذالقربان😂😂
#خدایااین قربانی راازماقبول کن...
                 😂😂😂
#ازبالای دکل نخلی همه جای منطقه دشمن عین کف دست پیدابودوبخصوص برای فرماندهان که اطلاعات ذی قیمتی به دست می آوردند،فرصتی مغتنم بودوبه ریسکش می ارزید!
حکایت دکل بچه های شیروانی ادامه دارد.صبورباشید...
#بی ربط:
آدمی است دیگر...
حتی دراقیانوس زنده می ماند!
اماگاهی،
 دریک جرعه دلتنگی غرق میشود...
               
به نام خدا
#مرورخاطرات
ماجراهای دکل
 قسمت پنجم:دکل نخلی۲/حج احمد

وامابنعمة ربک فحدث
همانطورکه قبلاگفته شد،درطول عملیات والفجر۸تعدادپنج نفرازبهترین دیدبانان تیپ۴۴قمربنی هاشم به نام های شهیدان:حسین شیخ ابوالحسنی،
  روح الله کاوه،علیرضاتیموری،ایازالله شفیع زاده وقلی فلسفی به شهادت رسیدند.روحشان شاد🌹
ظاهراروزسوم عملیات بودکه عراق یکی ازسنگین ترین پاتک های خودرامقابل تیپ۴۴،درست درحاشیه اروندرودبه اجراگذاشت.
ابتداازیکی دوکیلومتری عقبه،شروع ویک حجم آتش سنگین نیم ساعته رابه گونه ای تاخط مقدم اجراکردکه هرجنبنده ای رازمین گیرونابودمی کرد!
همزمان نیروهای پیاده خودراازطریق نهرهاولابلای پیزُورونیزارهاواردکردودریک درگیری سنگین،بعضا عراقی هاخودرابه خاکریزاول رسانده ونبردی تن به تن،درگرفت.
شدت درگیری وپرتاب نارنجک ازدوسوی خاکریز،اوضاع رابسیارپیچیده کرد!
اینجابودکه شهیدقلی فلسفی،بابکارگیری آتشبارهای ادوات وتوپخانه های سبک وسنگین،چنان آتش تهیه ای اجراکردکه دشمن باتحمل تلفات سنگین،تارومارو
مجبوربه عقب نشینی گردید. خداوندخیربدهدبه این حاج محمودلاله رخی خودمان که درجایگاه فرمانده توپخانه ورابط قرارگاه،نقش اصلی هماهنگی اجرای این آتش رابه عهده داشت.
شهیدفلسفی درکنارشهیدان علی واجدی فرمانده اطلاعات تیپ وحمدالله جهانی دراوج همین درگیری هابراثراصابت گلوله خمپاره دشمن آسمانی شدندوتاملکوت اعلی پرکشیدند.
نثارارواح طیبه همه شهدابویژه شهدای والفجر۸ درودوصلوات می فرستیم.
# وامادکل نخلی باهمه محسنات،شاهد
حوادث واتفاقات سختی بوده است که به ذکریک موردبسنده می کنیم:
# یک روزحدودساعت ده صبح که آقای احمدرضاسمنانی بالای دکل نخلی رفته بود،صدای مهیب انفجارآمدومحوطه را گردوخاک فراگرفت.
درآن شریط پرالتهاب آقای سمنانی ازدکل پایین آمدولنگان لنگان به سرعت واردسنگرشد.
 دراثرترکش های گلوله خمپاره دشمن که درست چندمترجلوی دکل منفجرشده بود،
برجک ومیله های دکل،آسیب جدی دیده بودند.
چندقطعه ازترکش های بزرگتر-که قدشان به بالای دکل وبرجک رسیده بود!-تخته های کف برجک راشکسته و تلفن صحرایی باآن استحکام راازوسط نصف وبه بی سیم آسیب رسانده بودند.
بارانی ازترکش،برجک ومیله های دکل راآبکش کرده بود.
دراین میان،آقای سمنانی که به حالت دوزازنو داخل برجک نشسته بود،تنهاازناحیه شست وروی پامجروح گردیدوباهمان پای مجروح به سرعت ازدکل پایین آمد!
گرنگه دارمن آن است که من می دانم
             شیشه رادربغل سنگ نگه می دارد
او پس ازدرمان اولیه دراورژانس تیپ به بیمارستان شهیدبقایی اهوازمنتقل وبرای ادامه درمان باهواپیمای فالکن به مشهد اعزام گردید.
 هنوزهم گاهی که ازآن حادثه صحبت می شود،می گوید: آن مجروحیت،همچین بد
هم نشد!بالاخره بعدازسال هابه محضرامام هشتم علیه السلام مشرف شدیم ویک دل سیرزیارت کردیم. زیارت قبول مشدی...
چندروزپیش که باآقای رحمت الله آقاجانی،حکایت آقای احمدرضاسمنانی را مرور میکردیم،میگفت:
تعجب ندارد! ماهم کربلای ۵خیلی تلاش کردیم،حج احمدا بکشیم! نشد😂😂😂
حکایت دکل بچه های شیروانی ادامه دارد.صبورباشید...
#بی ربط:
آدمی است دیگر...
حتی دراقیانوس زنده می ماند!
اماگاهی،
 دریک جرعه دلتنگی غرق میشود...

                ماجراهای دکل
قسمت ششم:جمع پریشان
وامابنعمة ربک فحدث...
درمناطق عملیاتی جنوب،دکل های لوله ای به ابعادتقریبی ۱۲۰×۱۲۰سانت وتا۳۰ مترارتفاع توسط بچه های دیدبانی نصب وبه صورت شبانه روزی مورداستفاده قرارمیگرفتند.
شایدتعجب کنیدکه این نمونه ازدکل هاحداکثرباچندرشته طناب نازک پلاستیکی مهارمی شدند وتعدادآنها درمناطق عملیاتی جنوب الی ماشاالله زیادبود.
 خدابرکت بدهدبه این انبارمیله ها که هرچه بچه های دیدبانی دکل می زدندوعراقی هاساقط می کردند،انگارنه انگار!
#القصه؛ کشش وپارگی طناب های پلاستیکی براثرشدت تابش  آفتاب وگاه ترکش های دشمن،باعث پیچ وتاب زیاد،خمیدگی وگاهی سقوط دکل می شد.
باکوچکترین نسیمی،به خصوص هنگام بالاوپایین رفتن نفرات،دکل چنان در هوامی رقصیدکه دیدبان-گرچه به روی خودش نمی آورد-امازهره ترک می شد.
#بیچاره دیدبان!درطول رفت وبرگشت این سفرکوتاه چندده متری،هرآنچه ازدعاوذکروتوسل بیادداشت راباخودش زمزه میکرد! ازبسم الله الرحمن الرحیم وافوض امری الی الله تاآیة الکرسی وقس علی هذا...
#وای ازآن لحظه ای که این سفرمعنوی😂ازمیانه راه به بعدباوزش بادوصدای انفجارو
ترکش همراه می شد!دیدبان دست وپایش راگم میکردومعلق بین زمین وآسمان،نمی دانست چه بایدبکند.نه راهی برای فرارونه سنگری که درآن پناه بگیرد.دلی به وسعت دریاداشت وایمانی چون کوه استوار.
تردیدنمی کرد،جانش راکف دست می گرفت وبالامی رفت...
...وچه مسافران نجیبی که برخی سبکبال درپی وصال جانان تااوج فلک پروازکردند!
طوبی لهم وحسن مآب...
وچه مردان غیوری که دراین راه،دست وپا وچشم وگوش واعضاوجوارح نثارکردندوخم به ابرونیاوردند.
«یکی بودیکی نبود،غیرازخدای مهربان هیچکس نبود...
روزی بودوروزگاری،بچه های شیروانی درمنطقه اروندکنارمشغول جمع کردن میله های دکلی بودندکه ماه هابرفرازآن،باچشمانی تیزبین،همچون عقاب،دشمن رارصدو گاهی گوشمالی می دادند.
ناگهان گلوله مستقیم تانک تی۷۲دشمن، بی رحمانه ازراه رسیدوجمع باصفایشان راپریشان کرد!
منتظربمانید.ادامه دارد...
بی ربط:
آدمی است دیگر
حتی دراقیانوس زنده می ماند
اماگاهی
 دریک جرعه دلتنگی غرق می شود
                 ارادتمند:سیاوش

شهید روح الله کاوه
تصویر پیکر مطهر دیده بان شجاع و نوجوان شهید روح الله کاوه بروجنی بلافاصله بعد از شهادت

زمان:
صبح سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۶۴
 اولین روز عملیات پیروزمندانه والفجر_هشت

مکان:ساحل غربی اروندرود
 نفر بالای سر شهید روح الله کاوه
 حاج سیاوش قادری از رزمندگان گردان (واحد) دیده بانی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام):

به نام خدا...حدودسال۱۳۸۵یک روزیکی ازهمکاران دوست داشتنی به نام سیداحسان میرزایی-نوه مرحوم حاج آقا میرزایی امام جمعه رزمنده زرین شهر-گفت آقای قادری یک عکس بسیارخاطره انگیزبرایتان دارم وسپس صحنه راتشریح کردگفتم احتمالا اشتباه میکنیدچون من چنین عکسی نگرفته ام...واوتاکیدکردوسپس یک سی دی راداخل کامپیوترگذاشت وروشن کردومن درکمال تعجب بااین صحنه جانسوزمواجه شدم❤‍🔥❤‍🔥❤‍🔥
روح شهیدعزیزروح الله کاوه دوست داشتنی شاد💐💐💐
این عکس مربوط به صبح روزاول عملیات والفجر۸درست نزدیک ساحل به فاصله حدود۴۰متری اروندو۵۰متری خط مقدم است
«فکرمیکنم برادرعزیزمهدی نوروزی نحوه و جزییات شهادت رابهتربداند»حدودساعت۱۰صبح که خط تثبیت شده بودبرای پی جویی ازاحوال سه گروه دیدبانی درامتدادخط پدافندی یکی یکی سراغ دیدبان ها رامیگرفتم،که البته هرکدام حکایات مفصل شنیدنی دارند...ومن بااولین صحنه ای که مواجه شدم،پیکرمطهرشهیدکاوه عزیزبودکه داغش برای همیشه بردلم تازه است،نمی دانم شایدحدودنیم ساعتی مات رخساره اش بودم،گاهی صورت ماهش رامی بوسیدم واورانوازش میکردم...وهنوزپس ازگذشت دههاسال هرگاه درگلزارشهدای بروجن به زیارتش میروم به یادآن روزهاحتماسنگ مزارش رامی بوسم وغبارش رابردیده میکشم...القصه،ظاهرادرهمین حین عکاسی ازلشکرنجف این صحنه داغ بردل نشسته راثبت وپس ازسالهابه همراه البومی ازعکسهای به یادماندنی توسط فرهنگی لشکرمنتشرمیگردد...
سلام برشهیدان،سلام خدابرشهیدان💖روحشان شاد💐یادشان گرامی💐 وراه مقدسشان مستدام .آمین

سیاوش: فدای این چهره معصوم بشوم

فدای این چهره معصوم بشوم...شهیدعزیز، قلی فلسفی دیدبان شجاعی که علی رغم سن وسال کم، روحی بزرگ واعتقادی عمیق به هدف داشت ودرراه دفاع ازتمامیت ارضی واعتقادات وآرمانهای بلندخودلحظه ای تردیدنکردوبانثارجان شیرین خویش،جرعه ای ناب ازشهدگوارای شهادت رادرعملیات والفجر۸ سرکشیدوخودراجاودانه کرد...واینک ازبلندای قله های ابدیت وعزت وشرافت، ماخاکیان رانظاره وان شاالله  دعامیکند...وفردایی که نزدیک است،چشم امیدبه شفاعت اووهمقطاران شهیدش دوخته ایم. افتخارداشته ام دردوعملیات بدرووالفجر۸درمعیت اوباشم ودرپاتک وآتش سنگین دشمن درعملیات والفجر۸،باهزارآه وحسرت، شاهدلحظه شهادت اوباشم...ودیگراکنون،تنهاهرازگاهی به زیارت مزار مطهراودرجوارسردارپرافتخاراسلام،شهیدالیاس ارجمنددرشهرمال خلیفه نائل وبرتربت پاکشان بوسه می زنم.یاحسین.......ارادتمند❤️سیاوش

صفحه شهید

آلبوم عکس همرزمان
مرحوم حاج محمدعلی رکوعی
کتاب صوتی «پرواز دیده‌بان»

نویسنده در این کتاب به زندگی برادر شهید خود «حشمت‌الله حیدری» طی 10 فصل با عنوان‌هایی چون «از نگاه هم‌رزمان»، «پس از جنگ»، «بروز بیماری»، «روز‌های بازگشت» و «پس از شهادت» می‌پردازد.

در بخشی از این کتاب آمده است: «سه سال بعد از شهادت حشمت‌اله، توفیق زیارت خانه خدا را پیدا کردم. مثل همیشه جای خالی‌اش را در این زیار‌ت‌ها حس می‌کردم. من همیشه به حضور فرزند شهیدم در زندگی‌ام باور قلبی داشته‌ام. دستم توی دست آیت‌اله بود و داشتم طواف می‌کردم. در حال چرخیدن به دور خانه خدا بودم که یکدفعه دیدم یک نفر با لباس بسیجی آمد و درست مقابلم ایستاد. من هم بی‌اختیار ایستادم. نگاهش که کردم دیدم حشمت‌اله است! با خودم گفتم خدایا مگر می‌شود؟ یعنی این حشمت‌اله من است؟ همانطور ایستاده بود و حرف نمی‌زد؛ فقط نگاهم می‌کرد... خیلی هوای دیدنش را کرده بودم. اصلاً به نیت او داشتم طواف می‌کردم. یک آن به سمتم آمد و بعد از جلوی چشمم محو شد؛ به خودم که آمدم، دیدم یک چیزی توی دستم هست؛ مشتم را که باز کردم، یک تسبیح عقیق هفت مهره دو رنگ و ریزی دیدم که می‌درخشید. با دیدن تسبیح، به گریه افتادم. خدا می‌داند حال عجیبی داشتم...»

.کتاب صوتی «پرواز دیده‌بان» به تهیه‌کنندگی مجید میرزایی و حمید‌رضا عبد‌الله‌پور اینجا آماده شنیدن است


مرحوم حاج عباس محسنی پدر دیدبان شهید والا مقام علی محسنی
سردار شهید بشیر رفیعی و سردار شهید ابوالفتح نظری
ایران چطور در زمان پادشاهان تکه‌تکه شد؟

🔻مناطق «یک، دو، شش و ده» توسط شوروی
🔹مناطق «سه، چهار و پنج» توسط انگلیسی‌ها
🔸مناطق «هفت، هشت و نه» رضا شاه #پهلوی
🔺منطقه ۱۱«بحرین» توسط محمد رضا شاه پهلوی


سرزمین ایران همواره در طول تاریخ به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی خاص و منحصر به فرد خود، مورد توجه قدرتهای جهانی قرار گرفته است و مرکز ثقل تسویه حسابهای سیاسی، امنیتی و نظامی این قدرتها محسوب می‌شود.
 
از این‌رو در برهه‌های زمانی مختلف و در قالب تحولات و حوادث مختلف، بخشهای مختلفی از خاک این سرزمین به اشکال مختلف نظیر‌ جنگ مستقیم، توطئه‌ و کارشکنی دولتهای ثالت، معاهدات دو جانبه یا چـند جانبه و همچنین مـنازعه‌های سـیاسی و حقوقی دراز مدت، از حاکمیت ایران جدا شده­‌اند.

 
 
در این میان، دوران سلطنت قاجاریه آغازگر و به نوعی رکورددار سنت واگذاری سرزمینی محسوب می‌شود؛ دوره‌ای که طی آن ایران به دلیل عدم برخورداری از حکومت‌های قدرتمند داخلی، ضعف پادشاهان قاجاری و دخالت مستقیم استعمار انگلیس، به مرکزی برای رقابتهای سیاسی و نظامی قدرتهای خارجی تبدیل شد و در قالب معاهدات و مذاکرات صلح مختلف نظیر عهدنامه گلستان و ترکمنچای، مجبور شد از حاکمیت خود بر بخشهای وسیعی از سرزمینش صرف نظر نماید و از ایران چیزی باقی نماند جز یک نوار کوهستانی در حاشیه کویر مرکزی.
 
در تجزیه و تحلیل تمامی این معاهدات، فارغ از جنبه‌های معادلات قدرت میدانی و شکست ایران در جبهه‌های نبرد، نقش استعمار انگلستان در زمینه سازی و اعمال نفوذ در تنظیم متن معاهدات بسیار بی بدیل و مهم  می‌باشد. در این نوشتار تلاش خواهیم نمود از ابعاد مختلف سیاست واگذاری قلمرو سرزمینی در دوره قاجاریه و پهلوی اول و دوم رمزگشایی نماییم.
 
*سلطنت قاجاریه، آغازی بر سیاست واگذاری ارضی
 
با توجه به موقعیت ژئوپلتیکی ایران به عنوان مسیر دسترسی به هندوستان – به عنوان قلب تپنده امپراطوری بریتانیا- دولت انگلستان ایجاد حاشیه امنیتی مناسب جهت حفظ این مستعمره از طمع رقبای منطقه‌ای را محور سیاست خود قرار داده بود؛ از این‌رو به عنوان اولین اقدام، با انعقاد عهدنامه «مفصل یا معاهده تهران» با ایران در 29 صفر 1227 قمری (14 مارس‌ 1812 میلادی)، دولت ایران را مجبور ساخت تا با لغو تمام معاهدات خود با سایر دول اروپایی تا‌ تاریخ‌ امضای‌ این قرارداد، مسیر دسترسی به هندوستان را برای رقبای خود بلوکه نماید.


 همچنین در جریان جنگهای ایران و روسیه، روسها با اتخاذ راهبرد تاکتیکی و جهت تقویت قوای خود در جبهه نبرد با نائلئون بناپارت، با کمک و پیشنهاد انگلستان، مقدمات مذاکرات صلح با دولت ایران و انعقاد عهدنامه گلستان را فراهم نمودند.
 
به گواه تاریخ، سرگور اوزلی سفیر انگلستان در ایران نقش بسزایی در انعقاد معاهده گلستان داشت و سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان، معاهده انگلستان در تاریخ 29 شوال 1228 قمری/ 25 اکتبر 1813 میلادی به امضاء نمایندگان دولتین ایران و روسیه رسید.
 
بر مبنای این معاهده بخشهایی از خاک ایران نظیر قره‌باغ، گنجه، شکّی و شیروان، دربند و بادکوبه‌ و قسمتی‌ از تالش به انضمام تمامی داغستان و گرجستان و محال شوره‌گل و آچوق‌ باشی‌ و کورنه و منکریل و تمامی اولکای قفقاز تا کنار دریای خزر به خاک روسیه الحاق شد.
 
همچنین انحصار برخورداری از نیروی دریایی در دریای خزر به دولت روسیه واگذار شد. ابهامات موجود در قرارداد گلستان در عدم تعیین مشخص و دقیق سرحدات؛ دست روسها را در معاهدات بعدی از جمله قرارداد ترکمنچای بازگذاشت، تا اینکه شروع دوره دوم جنگهای ایران و روس و دست برتر روسها در تحولات میدانی نبرد، باعث نگرانی انگلیسیها از پیشروی قوای روسی شد و سرانجام با وساطت و میانجی­گری سرجان‌ مـاکدونالد انگلیسی، تمهیدات لازم برای انجام ‌ مذاکرات‌ صلح‌ در روستای تـرکمانچای فراهم شد.


در نهایت معاهدات ترکمانچای در 5 شعبان 1243 قمری (10 فوریهء 1828 میلادی) به امضای عباس‌میرزا و ژنرال‌ پاسکویچ‌ روسی رسید. در جریان این معاهده علاوه بر تثبیت نتایج حاصل از معاهده گلستان برای روسها، سرزمینهای حـاصلخیز و پرمنفعت قره‌باغ، شوره‌گل و بخشی از صحرای‌ مـغان‌ از سرزمین ایران جدا‌ شد؛ همچنین دولت ایران‌ تسلط‌ مطلق روسیه بر دریای خزر را پذیرفت.
 
نتایج حاصل از این معاهدات در بلندمدت سبب تنزل قدرت نرم و نفوذ سیاسی و معنوی‌ ایران در بـسیاری‌ از‌ مـناطق شد و کشورهایی‌ نظیر انگلستان در شرق و شمال‌شرقی و جنوب ایران توانستند نفوذ خود را گسترش دهند و بدین ترتیب زمینه‌های لازم جهت اجرای سیاستهای استعماری انگلیس در شرق از جمله افغانستان و هرات نیز فراهم شود.

افغانستان از دیرباز تحت حاکمیت ایران بود و شهر هرات نیز مرکز خراسان و فرهنگ و ادب ایران‌ به‌ شمار می‌رفت و به دلیل موقعیت خاص خود به عنوان معبری جهت دسترسی رقبای انگلستان به هندوستان، خط قرمز انگلستان محسوب می‌شد. قاجارها نیز به دلیل تمرکز بر تحولات شمال غرب و درگیری با روسها، همچنان از تحولات سیاسی و نظامی افغانستان جا مانده بودند؛ از طرف دیگر رقابتهای منطقه‌ای انگلیس و روسیه و تمایلات دولت قاجار به روسیه در آن مقطع زمانی، سبب شد انگلستان تمایلات تجزیه طلبی و گریز از مرکز را در بین مردم و مقامات محلی افغانستان تقویت نماید.
 
از اینرو تمایلات خودمختاری برخی از امیران مناطق افغانستان سـبب‌ شـد‌ که‌ دولت ایران در سال 1836 به هرات‌ لشکر‌ بکشد، و پس از چندماه محاصره، سرانجام در  26 سپتامبر 1856 میلادی هرات توسط قوای ایرانی فتح شد. متعاقب فتح هرات، دولت انگلستان با قطع رابطه سیاسی خود، به دولت ایران اعلان جنگ داد و 2 ماه بعد بندر بوشهر را تصرف نموده و آماده تصرف جزیره خراک و خوزستان گردید.
 
دولت ایران که به شدت از اقدامات نظامی انگلستان مرعوب شده بود و بی اطلاع از تحولات اروپا و آسـیای خـاوری و جنوبی، به سرعت با پیشنهاد میانجی گرایانه پادشاه وقت فرانسه- ناپلئون دوم- موافقت نمود و سرانجام در مارس 1857‌ میلادی با انعقاد ‌ معاهده پاریس با انگلستان، از حاکمیت خود بر هرات و بقیه ممالک افغانستان صـرفنظر کرد.

در کنار این قراردادها که با دخالت مستقیم دولت انگلستان به ثمر رسیده بودند؛ باید به قرارداد آخال نیز که در دوره ناصرالدین شاه قاجار بین دولت ایران و روسیه در تاریخ 22 محرم 1299قمری/ 14 دسامبر 1881 میلادی منعقد شده بود، اشاره نماییم. برمبنای این معاهده که بعد از تصرف مناطق ترکستان و بخش خاوری دریای مازندران توسط روسها، بین نمایندگان دولیتن ایران و روسیه منعقد شده بود، دولت ایران مجبور شد از حاکمیت خود بر بخشهایی از مرزهای شمال خراسان تا رود تجن به مثابه ایالت ماوراء دریای مازندران صرفنظر نماید.
  
سعدآباد؛ پیمانی در ازای فروش اراضی ایران
 
اسناد، مدارک و همچنین حافظه تاریخی ایرانیان در موضوع واگذاری سرزمینهای مادری به طور ناخواسته‌ای با دوره قاجاریه پیوند خورده است. شاید تعدد معاهدات منعقد شده و عمق فاجعه واگذاری اراضی در دوره قاجاریه،  سایه‌ای سنگین بر تحولاتی که در دوره پهلوی اول و دوم و به ویژه در ماجرای جدایی بحرین از ایران انداخته است؛ به ویژه اینکه امروزه، در جریان سرکوب شیعیان بحرین توسط ائتلاف بحرین- عربستان ، بیش از پیش داغ بحرین در قلب ایرانیان تازه تر شده است.  

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، پایانی بود بر تداوم سیاست فروش و واگذاری اراضی ملت ایران به بیگانگان؛ به نحوی که حتی مصاف و رویارویی 8 سال جنگ نظامی و پرشدت، دنیای استکبار نتوانست کوچکترین خدشه‌ای به تمامیت ارضی ایران وارد نماید و حتی یک وجب از خاک مقدس و پاک ایران نصیب بیگانگان نگردید.

 
در دوره پهلوی اول، فارغ از نقش انگلستان در به قدرت رسیدن رضاخان، انگلستان کماکان نقش محوری خود در تحولات سیاسی ایران را حفظ کرده بود و در راستای منافع منطقه‌ای خود از جمله سد نفوذ و مهار کمونیسم و تامین امنیت انرژی در منطقه خلیج فارس در فواصل بین دو جنگ اول و دوم جهانی، استراتژی تشکیل پیمانهای دفاعی و نظامی از جمله پیمان سعدآباد بین ایران، ترکیه، عراق و افغانستان را در دستورکار خود قرار داده بود.
در این راستا سفر رضاخان به ترکیه نیز به توصیه انگلیس صورت گرفت و رضاخان در راستای سیاست حسن همجواری دیکته شده توسط انگلستان، عهدنامه مرزی 1310 را با ترکیه به امضاء رسانید و بخشی از ناحیه آغری داغ و آرارات را به دولت ترکیه واگذار نمود.
 
حسین مکی به نقل از سرلشکر ارفع نقل می‌کند که رضاخان بر این باور بود که «منظور این تپه و آن تپه نیست. منظور من این است که ما با هم دوست باشیم»  علاوه بر آن بر مبنای معاهده تحمیلی با دولت عراق در سال 1316 ، حق کشتیرانی در سراسر اروندرود – به استثنای پنج کیلومتر آبهای مقابل آبادان تا خط تالوگ- به دولت عراق واگذار شد.
 رضاخان نسبت به دیگر عضو پیمان سعدآباد، یعنی افغانستان نیز عطوفت و سخاوتمندی بیشتری نشان داد و در مذاکرات بر سر هیرمند و آب آن، با حکمیت انگلیسیها، میزان سهم آب ایران از رود هیرمند به یک‌سوم تقلیل پیدا کرد  و «از 18146 کیلومترمربع مساحت کل سیستان، 7374 کیلومترمربع از آن ایران و 10772 کیلومترمربع جزو خاک افغانستان شد.»
 رضاخان همچنین منطقه چکاب و مناطق نمک خیز مرز ایران و افغانستان را، نیز جهت اعتمادسازی به افغانها تقدیم نمود.
 همه این سخاوتمندی پهلوی اول جهت تثبیت پیمانی بود که وقوع جنگ جهانی دوم، آتش آن را در نطفه خفه نمود.
 
جدایی بحرین؛ لکه ننگی بر پیشانی پهلوی دوم
 
منطقه خلیج فارس از دیرباز به دلیل تامین 70 درصد منابع انرژی نفتی دنیا، مورد توجه قدرتهای جهانی بوده است و تا سال 1971 ، انگلستان به عنوان قدرت بلامنازع خلیج فارس مطرح می‌شد. با استناد به سخن هنری جان تمپل، نخست وزیر انگلستان درسالهای ١٨۶٠ – ١٨۵٠، که معتقد است انگلستان نه دوست دائمی دارد و نه دشمن دائمی، بلکه منافع ملی دائمی دارد؛ سیاست منطقه‌ای انگلستان در منطقه خلیج فارس به گونه‌ای طراحی شده بود تا کشورهای منطقه روز به روز ضعیف تر گردیده و پایگاههای منطقه‌ای خود در خلیج فارس را از دست بدهند. ازاین‌رو جدایی بحرین از ایران با برنامه­ریزی انگلیسی را می‌توان در این راستا ارزیابی نمود.
 
البته در کنار این موضوع باید به ضعف سیاست خارجی و وابستگی حکومت پهلوی دوم به قدرتهای غربی از جمله انگلستان، دخالت بیش از حد محمدرضا پهلوی در حوزه سیاست خارجی نیز اشاره نمود.
 به عنوان مثال در 4 ژانویه 1969/14 دی 1347 محمدرضا پهلوی در یک مصاحبه مطبوعاتی، جهت حفظ پرستیژ دمکراتیک خود، اذعان داشت که اگر مردم بحرین حاکمیت ایران را نخواهند، دولت ایران درباره ادعای ارضی‌ خود نسبت به آن سرزمین پافشاری نخواهد کرد.
 در طول تاریخ این اولین بار بود که شخص اول مملکت، از ادعای تاریخی ایران بر بحرین چشم پوشی نمود.
 
محمدرضا معتقد بود که «نمی‌تواند مانند دون کـیشوت‌ رفتار نماید و برای ایفای نقش قدرت برتر و ایجاد‌ ثبات‌ و امنیت در خلیج فارس‌ ناچار است از ادعای خود بر بحرین دست بردارد.»
 اسدالله علم درخاطرات خود می‌نویسد «از منظر شاه، بحرین با خشک شدن منابع نفتی‌اش در آینده معادلات منطقه‌ای اهمیت چندانی نخواهد داشت و این کشور عرب زبان هیچ سنخیتی با ایران ندارد و باعث تشدید تنشهای سیاسی و امنیتی بین ایران و اعراب خواهد شد.»
 بدین ترتیب موضوع حاکمیت ایران بر بحرین پس از سالها بحث و کش و قوسهای سیاسی سرانجام در دوره محمدرضا پهلوی و با کارشکنی انگلیستان خاتمه یافت و بحرین در 23 مرداد 1350 به صورت رسمی از ایران اعلام استقلال نمود.
 
جمع­ بندی
 
بدون شک وقتی سخن از جدایی بخشهایی از سرزمین مادری به میان می آید؛ حافظه تاریخی ایرانیان، معاهدات گلستان، ترکمنچای و به ویژه جدایی بحرین از ایران در زمان سلطنت پهلوی دوم را به یاد می‌آورد. سیاستی که تداوم آن در برهه‌های زمانی مختلف دستهای پشت پرده استعمار انگلیس را آشکار می‌سازد و درنهایت پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، پایانی بود بر تداوم سیاست فروش و واگذاری اراضی ملت ایران به بیگانگان؛ به نحوی که حتی مصاف و رویارویی 8 سال جنگ نظامی و پرشدت، دنیای استکبار نتوانست کوچکترین خدشه‌ای به تمامیت ارضی ایران وارد نماید و حتی یک وجب از خاک مقدس و پاک ایران نصیب بیگانگان نگردید.
 
 
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

چشم بینای لشگر قمر بنی هاشم علیه السلام
شهید عبدالله احمدی باصری
اربعین؛ رسانه پر قدرت عاشورا


دیدبان شهید علی محسنی
مرحوم حاج خیبر بابادی-عرض تسلیت از طرف دوستان و همرزمان سردار دلاور واحد دیدبانی لشکر مقدس قمرمنیر بنی هاشم ( ع ) شهید اکبر بابادی

انالله وانا الیه راجعون

شهید روح الله کاوه-شهید قربانعلی براتی -شهید ابوالفضل رکوعی
ایستاده ازچپ:عالی پور از خرم آباد-شهید روح الله کاوه-آقاجانی-شهید قربانعلی براتی -ناشناس
نشسته ازچپ:سرباز پورحیدر از اصفهان-شهید ابوالفضل رکوعی-شکرالله شفیع زاده


غلامرضا بابایی شاهد شهادت شهیدان
غلامرضا بابایی:
دیدبان جانباز،مرحوم جهانگیر علی یاری سامانی
حاج سیاوش قادری بر بالین شهید روح الله کاوه بروجنی

تصویر پیکر مطهر دیده بان شجاع و نوجوان شهید روح الله کاوه بروجنی
بلافاصله بعد از شهادت

زمان:
صبح سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۶۴
 اولین روز عملیات پیروزمندانه والفجر_هشت

مکان:
ساحل غربی اروندرود
 نفر بالای سر شهید روح الله کاوه
 حاج سیاوش قادری از رزمندگان گردان (واحد) دیده بانی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام)
سیاوش قادری:
به نام خدا...حدودسال۱۳۸۵یک روزیکی ازهمکاران دوست داشتنی به نام سیداحسان میرزایی-نوه مرحوم حاج آقا میرزایی امام جمعه رزمنده زرین شهر-گفت آقای قادری یک عکس بسیارخاطره انگیزبرایتان دارم وسپس صحنه راتشریح کردگفتم احتمالا اشتباه میکنیدچون من چنین عکسی نگرفته ام...واوتاکیدکردوسپس یک سی دی راداخل کامپیوترگذاشت وروشن کردومن درکمال تعجب بااین صحنه جانسوزمواجه شدم❤‍🔥❤‍🔥❤‍🔥روح شهیدعزیزروح الله کاوه دوست داشتنی شاد💐💐💐این عکس مربوط به صبح روزاول عملیات والفجر۸درست نزدیک ساحل به فاصله حدود۴۰متری اروندو۵۰متری خط مقدم است«فکرمیکنم برادرعزیزمهدی نوروزی نحوه و جزییات شهادت رابهتربداند»حدودساعت۱۰صبح که خط تثبیت شده بودبرای پی جویی ازاحوال سه گروه دیدبانی درامتدادخط پدافندی یکی یکی سراغ دیدبان ها رامیگرفتم،که البته هرکدام حکایات مفصل شنیدنی دارند...ومن بااولین صحنه ای که مواجه شدم،پیکرمطهرشهیدکاوه عزیزبودکه داغش برای همیشه بردلم تازه است،نمی دانم شایدحدودنیم ساعتی مات رخساره اش بودم،گاهی صورت ماهش رامی بوسیدم واورانوازش میکردم...وهنوزپس ازگذشت دههاسال هرگاه درگلزارشهدای بروجن به زیارتش میروم به یادآن روزهاحتماسنگ مزارش رامی بوسم وغبارش رابردیده میکشم...القصه،ظاهرادرهمین حین عکاسی ازلشکرنجف این صحنه داغ بردل نشسته راثبت وپس ازسالهابه همراه البومی ازعکسهای به یادماندنی توسط فرهنگی لشکرمنتشرمیگردد...سلام برشهیدان،سلام خدابرشهیدان💖روحشان شاد💐یادشان گرامی💐 وراه مقدسشان مستدام .آمین
دیدبانان تیپ قمر بنی هاشم علیهم السلام  از راست  آقایان  رسولی - طوسی - شفیع زاده:


دیدبان شهید عبدالحسین شیخ ابوالحسنی:

شهید عبدالحسین شیخ ابوالحسنی
نام پدر: ماندنی
تاریخ تولد: 10-7-1344 شمسی
محل تولد: خوزستان - ایذه
تاریخ شهادت : 15-11-1364
پاسداروظیفه-دیدبان
گلزار شهدا: امله نوترکی
خوزستان - ایذه

صفحه شهید

آلبوم عکس مرحوم حاج شیخ خلیل الله ملکیان

همراه و یادگار ۸سال دفاع مقدس

دیدبان شهید روح الله کاوه:


آلبوم عکس جانباز و دیدبان شهید قربانعلی براتی:













دفتر یادداشت آقای علی حسین اصلانی:

1-غلامرضامردانی سامانی 2-حسینعلی شیروانی 3-منصور میرزا کوچکی 5-مهدی شفیع زاده


1- مهدی حبیبی 3-نصیری 4-غلامرضا مردانی 5-مجتبی موسوی 6-سعیدی 7-مهدی شفیع زاده 8- حسینعلی شیروانی 9-منصور میرزا کوچکی

10-مهرداد خسروی 11-احمدرضا خسروی 13-نعمت الله قهرمانی 14-علمدار بحرینی 15-مرحوم ممتاز 16- سعیدی17-عبدالعلی رسولی



1-جمشیدمختاری 3-صدرالله سعیدی 4-نصیری 6-غلامعلی سعیدی 7-عزت الله گلمحمدی 8-مهدی شفیع زاده 10-حسینعلی شیروانی 11-منصور میرزاکوچکی 13-احمدرضا صدیقی 14- -نعمت الله قهرمانی 15-غلامرضا مردانی 16-مرحوم ممتاز



رمضانعلی ابراهیمی


رمضانعلی ابراهیمی


خاطرات آقای رضا مومن زاده:
مهدی نوروزی-شهید روح الله کاوه-رضا مومن زاده

خاطره ای از شهید مولایی:

خاطرات آقای عزت الله گلمحمدی سامانی:
خاطرات آقای سیاوش قادری:
ایستاده از راست عزت الله گلمحمدی-سیاوش قادری
نشسته از راست موسوی-نصوحی
کتاب «پرواز دیده‌بان» :زندگی جانباز شهید حشمت‌الله حیدری وانانی:
کتاب مجید اطلاعات:  روایتی از زندگی شهید مجید تاجمیرریاحی:
کتاب دیده بان، زندگینامه شهید ابوالفضل رکوعی، فرمانده و دیده بان لشکر قمر بنی هاشم (ع):
مرحوم حاج صفرعلی سلطانی پدر گرانقدر شهید علیرضا سلطانی:

انا لله و انا الیه راجعون🍃انا لله وانا الیه راجعون
خانواده محترم سلطانی 

شهید فریدون ابوالحسنی


✅ مروری کوتاه بر #زندگینامه سردار رشید سپاه اسلام، پاسدار شهید🌷 #فریدون_ابوالحسنی بروجنی

👈فرمانده گردان توپخانه تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام)

شهید فریدون ابوالحسنی ۴ فروردین ۱۳۴۰ در شهر «بروجن» در استان چهارمحال و بختیاری دیده به جهان گشود. پدرش مرحوم حاج نعمت الله پارچه فروش بود و مادرش حاجیه عفت خانم نام داشت.

دوران کودکی را با زحمات پدر و مادر پشت سر نهاد و پا به دبستان گذاشت. از کودکی رفتارهای پسندیده ای داشت که از دیگران متمایز می شد. اخلاق و رفتار شایسته وی باعث شده بود زبانزد دوست و آشنا باشد.

دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان قدیمی «فرخی» به اتمام رساند و وارد مدرسه راهنمایی کورش سابق «ارشاد فعلی» شد. دوران راهنمایی تحصیلی خود را به آخر رساند و با شایستگی کامل وارد مقطع دبیرستان شد. در این دوران او علاوه بر درس خواندن، فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی علیه رژیم ستمشاهی پهلوی را شروع کرد.

تحصیلات خود در مقطع متوسطه در رشته بازرگانی را هنرستان شهید 🌷 حائری بروجن طی کرد و بعد از آن وارد جهاد سازندگی شد. در این نهاد به عضویت هیئت ۷ نفرِه زمین جهاد سازندگی استان چهارمحال و بختیاری درآمد.

نشستن در اتاق و پشت میز برایش سخت بود. با حضور در روستاهای دورافتاده از نزدیک با مشکلات مردم آشنا می‌شد و به رفع مشکلات آن‌ها همت می‌گماشت. بارها اتفاق افتاد شبی در خانه‌ یکی از اهالی روستاها میهمان بود. آن خانواده به‌رسم باقی مانده از زمان حکومت طاغوت که در هر خانه روستایی چنانچه یک مسئول محلی یا کشوری وارد می‌شد، باید گوسفند یا مرغی برایش ذبح می کردند، اما او این رسم غلط را برداشت و  می‌گفت:
این تنها وسیله روزی شماست، من هرگز راضی نمی‌شوم که چنین کاری انجام دهید و نان و ماست را بر گوشت ترجیح می‌داد و همه را در حیرت و تعجب نگاه می‌داشت.

بعد از مدتی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان بروجن شد. با توجه به اینکه از ورزشکاران قهرمان رشته وزنه‌برداری و رتبه اول در مسابقات استان بود، به‌عنوان مربی آموزش انتخاب شد. با نیروهای سپاه و بسیج به کوه می‌رفت و بدنسازی را به آنها آموزش می داد.

فرماندهی بسیج بخش بلداجی از دیگر مسئولیت‌های این شهید 🌷 عزیز بود. در مسابقات تیراندازی بین سپاه، بسیج و ارتش شرکت نمود و مقام اول را کسب نمود.

دوره آموزش نظامی تکمیلی دو ماهه را در پادگان غدیر اصفهان گذراند و عازم جبهه شد. مدتی بعد از حضورش در جبهه به سمت معاون گردان (واحد) توپخانه تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (علیه‌السلام) 🌺 منصوب شد. بعد از مدتی با رشادت‌هایی که از خود نشان داد، فرمانده گردان توپخانه شد. اما هیچ‌گاه هیچ‌کس کلمه 《من فرمانده‌ام》 را از زبان او نشنید؛ زیرا او همیشه خود را یک بسیجی می‌دانست.

در عملیات‌های متعددی شرکت نمود. ازجمله در عملیات خیبر در جزایر مجنون از خود فداکاری‌های بی‌نظیری نشان داد. کارهای وی زبانزد فرماندهان و رزمندگان اسلام بود. او مثل دوران کودکی که بین همسالانش نمونه بود؛ در جبهه هم سرمشق دیگران بود. کمتر شبی می‌شد او را در بستر خواب یافت.

بعد از عملیات بدر به مرخصی آمد. مادرش گفت:
پسرم تو وظیفه ات را انجام داده ای و دیگر وظایف تو تمام‌شده، برگرد و به زندگی‌ات سروسامانی بده. همسری اختیار کن تا برنامه عروسی را برپا کنیم.
اما فریدون لبخندی زد و گفت:
مادر، عروسی من در جبهه است، عروس من شهادت🌷 و نُقل‌های عروسیم گلوله‌های سربی است که هر دم سینه دلاوری را می‌شکافد و او را به ملکوت اعلی می‌رساند. نه مادر، من تا خیالم از جبهه و جنگ راحت نشود حاضر به ازدواج نیستم. اگرچه ازدواج سنت پیامبر (صلوات الله علیه) 🌺 است اما حالا واجب شرعی ما جنگ است و جنگیدن در مقابل دشمن. اگر به وصال دوست رسیدم که چه باک وگرنه که بعداً برای این امر فرصت هست.

❤️ همیشه سعی داشت پدر و مادری را که سال ها خون‌دل خورده‌اند از خود راضی نگه دارد و آن‌ها را ناراحت نکند.

عبادات او به‌موقع بود و نماز و روزه‌های او سرمشق دیگران بود. ساعت‌ها سر بر سجاده می‌نهاد و با معبود خویش گفتگو می‌نمود. خیلی دوست داشت که قرآن تلاوت نماید.

با مردم طوری رفتار می‌نمود که پس از یک‌بار برخورد، مثل این بود که سال ها با او آشنا هستند.

پس از مدت زیادی که در جبهه بود، در روز چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۶۴ یعنی همان روزی که قصد برگشت به بروجن برای مرخصی را داشت، برای خداحافظی به نزد دوستانش رفت. اما این رفتن دیگر بازگشتی نداشت و خودروی حامل او و دوستانش در معرض دید دشمن قرار گرفت و با اصابت گلوله خمپاره دشمن، سردار را در خون خویش شناور نمود و به فیض شهادت🌷 نائل شد.

پیکر مطهر شهید🌷 پس از تشییع باشکوهی که از محل سپاه انجام گرفت در جوار همرزمان شهیدش در روضه الشهدا بروجن به خاک سپرده شد.


.

شهید حشمت الله حیدری

انالله و انا الیه راجعون

مادر دیدبان شهید حشمت الله

حیدری آسمانی شد و به فرزند

شهیدش پیوست .


 صفحه شهیدحشمت الله حیدری

شهید تیموری، شهید کاوه و شهید فلسفی شهدای عزیز دیده بانی تیپ ۴۴قمر بنی هاشم علیه السلام در یک قاب

حاج ذبیح الله سعیدی از رزمندگان دیدبانی توپخانه مورخه 1400/6/6 به رحمت خدا پیوست .خداوند ایشان را با همرزمان شهیدش محشور نماید
سوم تیرماه سالروز شهادت  سردار شهید محمد علی ابراهیمی و خواهرزاده اش اکبر صابری در عملیات نصر پنج



بسیجی جوان و دیده بان شهید عبدالله احمدی باصیری
بسیجی جوان و دیده بان شهید 🌷، عبدالله احمدی باصیری
فرزند مرحوم مشهدی محمد

🗓 ولادت 🌺
۵ خرداد ۱۳۴۰

👈 از عشایر غیور ایل قشقایی
👈 دیپلم رشته حسابداری از هنرستان شهید حائری بروجن
👈 عضو فعال انجمن اسلامی هنرستان
👈 عضو فعال حزب جمهوری اسلامی 🇮🇷
👈 گذراندن چند دوره سیر مطالعاتی در زمینه های اعتقادی و سیاسی
👈 چندین بار حضور در جبهه های دفاع مقدس و شرکت در چند عملیات
👈 جمعی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام)، گردان خط شکن رسالت (حضرت رسول اکرم) و گردان (واحد) دیده بانی

🗓 شهادت 🌷
۱۷ خرداد ۱۳۶۳
👈 در ایام سالروز ولادت

🔹 در اثر انهدام دکل دیده بانی

📌 منطقه
خوزستان، شرق کارون، محمدیه

📍 مزار
روضه الشهدای بروجن


📝 فرازهایی از #وصیتنامه شهید🌷:

👈 تا آخرین قطره خونتان در راه امام 🌺 و روحانیت متعهد باشید.

👈 جوانان باید بمانند تا در آینده ای نزدیک بتوانند با نابودی مثلث جنایتکاران «امپریالیسم، کمونیسم و صهیونیسم» و نابودی اسرائیل این غده سرطانی، قدس (اولین قبله مسلمین) را آزاد ساخته و زمینه ساز حکومت صالحان بر زمین باشند.
سردار شهید بشیر رفیعی

متولد ششم خرداد 1339 در شهر وردنجان از توابع شهرستان بن ، دیده بان و مسئول اطلاعات و عملیات در محور شوش ، شهادت در بیست و ششم تیر ۱۳۶۱ با سمت فرمانده گروهان در عملیات رمضان

نفر سمت راست: سردار شهید بشیر رفیعی

مرحوم حاج حسین همایونی بروجنی

بسیجی پیشکسوت، رزمنده دفاع مقدس، خادم الحسین،

پدر گرامی آقایان عبدالحسین و محمد همایونی

از دیدبانان واحد دیدبانی تیپ 44 قمر بنی هاشم علیه السلام

آلبوم عکس عبدالمحمد سعیدی
آلبوم عکس برادران،میرزاکوچکی
البوم عکس غلامعباس طوسی
زیارتنامه شهدا


رزمندگان دیدبانی
آلبوم عکس حسینعلی شیروانی ایچی
آلبوم عکس قربانعلی احمدی
دانش آموز بسیجی، ورزشکار، غواص و دیده بان شهید: علیرضا تیموری


دانش آموز بسیجی، ورزشکار، غواص و دیده بان شهید 🌷 علیرضا تیموری بروجنی
فرزند مرحوم مشهدی رمضانعلی

🗓 ولادت 🌺
  ۱ مهر ۱۳۴۵

👈 فوت پدر در اوایل دوران کودکی
👈 دانش آموز سال سوم دبیرستان
👈 ورزشکار در رشته های تکواندو و ورزش باستانی
👈 جمعی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام)، گردان (واحد) دیده بانی

🗓 شهادت 🌷
۲۲ بهمن ۱۳۶۴

🔹 اصابت ترکش نارنجک به سر

🔹 عملیات
#والفجر۸

📌 منطقه
غرب اروندرود، فاو

📍 مزار
روضه الشهدای بروجن



.

.


از راست:
مجید کردیان . حسینعلی شیروانی . منصور میرزا کوچکی


از راست:
آقای گل محمدی . شهید حیدری . دل افکار




از راست:
دل‌افکار . شهید رحمت‌الله مومن‌زاده . مرحوم مجید شارقی




ایستاده از راست: آقای شیروانی . شهید مومن‌زاده

نشسته از راست: دل‌افکار . شهید علیرضا سلطانی . آقای شریعتی



نشسته از راست:  دل‌افکار . آقای نصوحی . آقای شیروانی . آقای شریعتی
محمود زینعلیان و ...

 از راست محمود زینعلیان فرمانده توپخانه-منصور میرزا کوچکی-نورالله غفاری بروجنی(قد بلند)-بهنام میرزا کوچکی

نفر وسط  اقای طوسی(کلاه بنفش)

آلبوم عکس عزت الله گلمحمدی سامانی
آلبوم عکس علیرضا دل افگار
آلبوم عکس فرهاد نصوحی
آلبوم عکس شکرالله شفیع زاده
آلبوم عکس علیرحم موسوی

آلبوم عکس سید منصور هاشمی اقدم
آلبوم عکس ابراهیم قاسمی
سایر تصاویر

زنده یاد حاج حیدر حیدری پدر شهید حشمت‌الله حیدری


شهید محمود محمودی


تصاویر ماندگار


شیروانی و شهید حشمت الله حیدری


شکرالله شفیع زاده


شهید علی محسنی



شهید علی محسنی


شهید علی محسنی


ایستاده ازچپ:عالی پور از خرم آباد- شهید کاوه-آقاجانی-شهید براتی -ناشناس-نشسته ازچپ:سرباز پورحیدر از اصفهان- شهید رکوعی-شکرالله شفیع زاده

ایستاده ازچپ:عالی پور از خرم آباد-شهید روح الله کاوه-آقاجانی-شهید قربانعلی براتی -ناشناس
نشسته ازچپ:سرباز پورحیدر از اصفهان-شهید ابوالفضل رکوعی-شکرالله شفیع زاده



  از راست  آقایان  رسولی - طوسی - شفیع زاده



۱ احمد رضا صدیقی سامانی
۲ بابادی
۳ علی رحم موسوی
۶  خداپرست
۸ فرهاد  ملکی
۱۰ رضا مومن زاده  
۱۱ گل محمدی سامانی
۱۲ امین عزیزی
۱۳ عارف پور





دفتر یادداشت علی حسین اصلانی

1-غلامرضامردانی سامانی 2-حسینعلی شیروانی 3-منصور میرزا کوچکی 5-مهدی شفیع زاده


1- مهدی حبیبی 3-نصیری 4-غلامرضا مردانی 5-مجتبی موسوی 6-غلامعلی سعیدی 7-مهدی شفیع زاده 8- حسینعلی شیروانی 9-منصور میرزا کوچکی

10-مهرداد خسروی 11-احمدرضا خسروی 13-نعمت الله قهرمانی 14-علمدار بحرینی 15-مرحوم ممتاز 16- غلامعلی سعیدی17-عبدالعلی رسولی



1-جمشیدمختاری 3-صدرالله سعیدی 4-نصیری 6-غلامعلی سعیدی 7-عزت الله گلمحمدی 8-مهدی شفیع زاده 10-حسینعلی شیروانی 11-منصور میرزاکوچکی 13-احمدرضا صدیقی 14- -نعمت الله قهرمانی 15-غلامرضا مردانی 16 مرحوم ممتاز



رمضانعلی ابراهیمی


رمضانعلی ابراهیمی

ابراهیمی-شیروانیان


مهدی نوروزی-شهید روح الله کاوه-رضا مومن زاده



نشسته از راست:شهید مهدی حبیبی-رسولی-امین عزیزی-رضا مومن زاده
ایستاده از راست:شهید ناظم الرعایا-مجتبی موسوی-ایرج مومن زاده-گل انار

شهید روح الله کاوه-آیت رجائیان-ابراهیمی

دانش آموز بسیجی، ورزشکار، غواص و دیده بان شهید 🌷 علیرضا تیموری بروجنی
فرزند مرحوم مشهدی رمضانعلی

🗓 ولادت 🌺
  ۱ مهر ۱۳۴۵

👈 فوت پدر در اوایل دوران کودکی
👈 دانش آموز سال سوم دبیرستان
👈 ورزشکار در رشته های تکواندو و ورزش باستانی
👈 جمعی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام)، گردان (واحد) دیده بانی

🗓 شهادت 🌷
۲۲ بهمن ۱۳۶۴

🔹 اصابت ترکش نارنجک به سر

🔹 عملیات
#والفجر۸

📌 منطقه
غرب اروندرود، فاو

📍 مزار
روضه الشهدای بروجن


تصویر پیکر مطهر دیده بان شجاع و نوجوان شهید روح الله کاوه بروجنی
بلافاصله بعد از شهادت
زمان:
صبح سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۶۴
 اولین روز عملیات پیروزمندانه والفجر_هشت
مکان:
ساحل غربی اروندرود
 نفر بالای سر شهید روح الله کاوه:
 حاج سیاوش قادری از رزمندگان گردان (واحد) دیده بانی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام)


از راست:
مجید کردیان . حسینعلی شیروانی . منصور میرزا کوچکی


از راست:
آقای گل محمدی . شهید حیدری . دل افکار



از راست:
دل‌افکار . شهید رحمت‌الله مومن‌زاده . مرحوم مجید شارقی



ایستاده از راست: آقای شیروانی . شهید مومن‌زاده

نشسته از راست: دل‌افکار . شهید علیرضا سلطانی . آقای شریعتی


نشسته از راست:  دل‌افکار . آقای نصوحی . آقای شیروانی . آقای شریعتی

 از راست محمود زینعلیان فرمانده توپخانه-منصور میرزا کوچکی-نورالله غفاری بروجنی(قد بلند)-بهنام میرزا کوچکی نفر وسط  اقای طوسی(کلاه بنفش)

1- علیرحم موسوی2-شهید حشمت الله حیدری3-شکرالله شفیع زاده4-شهید قلی فلسفی5-حسینعلی شیروانی6-شهید ناظم الرعایا7-بهرام شریعتی9-بازعلی اسماعیل زاده10-عبدالله شفیع زاده11-مجتبی موسوی12-شهید ابوالفضل رکوعی14-رضا مومن زاده15-صادقی16-محمدرضامحمودی17-شهید روح الله کاوه18-شهید علیرضا تیموری20-نوروزی 21-سیاوش قادری 22-احمدرضاسمنانی23-علی حسین اصلانی   

عکاس این صحنه: عزت الله گلمحمدی سامانی مکان :فاو -عملیات والفجر 8  سال 1364



دیدبان شهید قلی فلسفی


شهید مجید تاجمیر ریاحی


شهیدعلی محسنی بامنشین

شهید محسن بیژنی  توحیدی

شهید اکبر مولایی

ازسمت راست شهید اکبرمولایی وفرمانده شهید ابوالفضل رکوعی



جانباز شهید حشمت الله حیدری وانانی



عزت الله گلمحمدی سامانی

از سمت راست
۱- شهید علیرضا  تیموری 🌷 از شهر بروجن.
۲- شهید روح الله کاوه 🌷 از شهر بروجن.
۳- شهید قلی فلسفی 🌷 از شهرستان لردگان، بخش فلارد.
۴-  برادر حاج نورالله غفاری 🍃 از شهرستان بروجن، شهر نقنه.

🗓 زمستان ۱۳۶۴
 قبل از عملیات والفجر هشت



از راست شهید اکبر ملایی - راننده از موتوری تیپ  - عبدالحسین تادری


سید منصور هاشمی اقدم


  سید منصور هاشمی اقدم

سید منصور هاشمی اقدم


1 گلمحمدی سامانی  2 شهید ناظم الرعایا 3 مرتضی محمودی  4 بازعلی اسماعیل زاده  5 شهید حشمت الله حیدری  6 علی حسین اصلانی 7 موسوی  8 مرحوم  غضنفر پور  9  عبدالله شفیع زاده


1 حسینعلی شیروانی  2  شهید براتعلی نوری

شناسایی والفجر10
1صداقت  2 مجتبی موسوی 3 شکرالله شفیع زاده  4 حسین صادقی 5 حسینعلی شیروانی 6        7 مهدی شفیع زاده 8 عبدالله شفیع زاده 9  علیرضا زیبایی 10  غلامرضا بابائی 11     12 میر هاشمی

از راست  مجتبی موسوی  - شهید علی رضا تیموری



 1 شهید ایاز نظری  2 حسینعلی شیروانی 3 سعیدی 4 مومن زاده 5 سعیدی 6 شهید  ناظم الرعایا 7 شهید علی محسنی 8 نورالله غفاری  9  رحمت الله اقاجانی 10 حجت الله یعقوبی  11 شفیع زاده  12 مرحوم غضنفر پور  13 ابراهیم قاسمی  14  میرزا کوچیکی  15 سیدمحسن سیدین  16 فضل الله مشایخی  17 سعید خداپرست 18 علمداربحرینی  19 مجیدکردیان  20عبدالمحمد سعیدی  21 گل محمدی سامانی

 1فضل الله مشایخی   2 سیدمحسن سیدین  3 شهید ایاز نظری  4  میرزاکوچیکی  5 رضا مومن زاده  6 علمداربحرینی 7 سعیدی  8 نورالله غفاری  9 شهید علی محسنی  10 شهید  ناظم الرعایا  11 شفیع زاده  12            13 سعیدخداپرست   14 عزت الله گل محمدی سامانی



شناسایی والفجر 4 کردستان سال 1362
2 احمد کارگر- 3 حسینعلی دهقان(شهید والفجر 4) - ۵ محمودی،  ۶ نوروزی، ۷ شهید براتعلی نوری  (شهید شیمیایی بعد از جنگ) - 16 راننده واحد (احتمالا فروغی) 8 حیدری  9 رجب کارگر(از یزد یا میبد یزد) ۱۱شهید رحمت الله مومن زاده، 17 قاسم  میر احمدی ۱۸شهید اکبر مولایی  ۱۹آقای مظفر غفاری،20 عبدالحسین نادری ۲۱غلام عباس شریعتی، ۲۲حاج شکرالله شفیع زاده      

شهید اکبر مولایی  2  محمد رضا محمودی 3           4 میر احمدی 5 حسینعلی شیروانی  6  حسن غدیری
شناسایی والفجر 4 کردستان سال 1362


1 رضا مومن زاده 2 احمدرضا سمنانی 3  علیرحم موسوی 4  شهید حشمت الله حیدری 5 مرتض محمودی  6 شهید علیرضا نیموریشهید قلی فلسفی 8 شهید روح الله کاوه 9 علی حسین اصلانی 10 بازعلی اسماعیل زاده 11 شهید بهروز ناظم الرعایا 12 عبدالله شفیع زاده 13 شهید ابوالفضل رکوعی 14 نوروزی 15 شریعتی  16 شکرالله شعیع زاده 17 حسینعلی  شیروانی  18 صادقی  19 مجتبی موسوی
نیمرخ سمت راست نشسته سیاوش قادری  -سمت چپ ایستاده نیم رخ  نوروزی
عکاس عزت الله گل محمدی سامانی
شناسایی منطقه عملیاتی والفجر 8  خسرو اباد  سال 1364



از راست سیدمنصور هاشمی اقدم   حسینعلی شیروانی 

نفر چهارم غلامعباس طوسی

سال 1363 خط زید  سقوط دکل 44 قمر-دست به دکل شهید قلی فلسفی

2 شهید  شریفی گرم درهی از ادوات   4  محمدبان  از مهندسی  5  شهید علی محسنی  از دیدبانی




آخرین جلسه توجیهی عملیات والفجر۸(وداع یاران)



ازراست شهید اکبرملایی-شهید ابوالفضل رکوعی-؟-فرهاد نصوحی



از راست رضا مومن زاده-مجتبی موسوی-شکرالله شفیع زاده-شهیدحشمت الله حیدری-شهید ایازالله شفیع زاده



با بمبارون هواپیمای بعثی در این سنگر شهید  محسن بیژنی  به شهادت رسید و  بقیه زنده به گور شده بودند  که نجات پیدا کردند
ازراست:1-فرقانی  2 مجید سعیدی  3 طهماسب سعیدی  4  خداپرست  5 مرحوم  جهانگیر علیاری 6  شهید  محسن بیژنی




از راست حسین صادقی-شهید محمد علی شاهمرادی-پشت سر شهید، محمدی - حسینعلی شیروانی-پور رحیم - زارع پور



از راست فرهاد نصوحی-شکرالله شفیع زاده-شهیداکبر ملایی-شهید رحمت الله مومن زاده


نفر جلوحسینعلی شیروانی ایچی-نفرپشت سر عزت الله گل محمدی-نفر اخر اسماعیل زاده-رضا مومن زاده


ایستاده از راست عزت الله گلمحمدی-سیاوش قادری
نشسته از راست موسوی-نصوحی

سوله دیدبانی(کاخ)
1 شریعتی  2  سعیدی  3 گل محمدی سامانی  4 غلامعلی سعیدی 5 قربانعلی احمدی  6   -  7  - 8  عبدالعلی رسولی 9  عرب







علیرضا دل افگار


فرهاد نصوحی


حسینعلی شیروانی ایچی فرمانده واحد دیدبانی


عزت الله گل محمدی سامانی


دیدبان علی رحم موسوی  بعداز عملیات والفجر 8 که این تصویر روی جلد مجله سپاه چاپ گردید.

شکرالله شفیع زاده


منصور میرزاکوچکی


بهنام  میرزاکوچکی


چهارم مرداد 1338 در شهرستان بروجن به دنیا آمد. دانشجوی سال سوم در رشته پزشکی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سرانجام در تاریخ یازدهم شهریور 1360 با سمت فرمانده دسته در سرپل ذهاب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر پاک این شهید حدود یازده ماه در زمین گرم و تفتیده منطقه زیر آفتاب سوزان بر جا ماند و پس از فتح منطقه توسط رزمندگان در ۲۱ رمضان ۱۳۶۱ به استان بازگشت و در دستان مردم بروجن تشییع و به خاک سپرده شد.


غلام عباس طوسی  دیدبان عملیاتی


نفر سمت راست سردار شهید بشیر رفیعی

شهید-بشیر-رفیعی

ان الباطل کان زهوقا


شهید علیرضا سلطانی


دانشجوی پاسدار، ورزشکار رزمی و دیده بان شجاع، شهید 🌷 علیرضا سلطانی
فرزند مشهدی صفرعلی

🗓 ولادت 🌺
۴ آبان ۱۳۴۱

👈 گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی در دبستان جمال الدین و دوران راهنمایی در مدرسه ابوریحان بروجن
👈 دیپلم رشته علوم انسانی (اقتصاد اجتماعی) از دبیرستان شهدای بروجن
👈 کمک به پدر در امور کشاورزی از اوایل دوران نوجوانی
👈 از افراد فعال در راهپیمایی های اواخر دوران ستمشاهی پهلوی
👈 ورزشکار در رشته کاراته
👈 عضو فعال پایگاه بسیج شهدای بروجن (محله دانشسرا، مسجد امام حسین علیه السلام)
👈 دانشجوی سال اول دوره کاردانی
👈 عضو نیمه وقت سپاه شهرستان بروجن
👈 از اولین رزمندگان اعزامی در سال اول جنگ تحمیلی به جبهه شوش
👈 حضور در عملیات های متعدد در سال های ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲
👈 جمعی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام)، گردان (واحد) دیده بانی
👈 دیده بان شجاعی که تا آخرین لحظه در فاصله بسیار کم با دشمن بعثی جانانه جنگید.

🗓 شهادت 🌷
۱۳ آبان ۱۳۶۲

🔹 اصابت ترکش به سر، دست و پا

🔹 مرحله سوم عملیات
#والفجر۴

📌 منطقه
کردستان، غرب مریوان، ارتفاعات کانیمانگا

📍 مزار
روضه الشهدای بروجن



📝 فرازهایی از وصیتنامه شهید🌷:

👈 بار خدایا تو می‌دانی که من بخاطر شهرت و مقام به اینجا نیامده‌ام و فقط هدفم رضای تو بوده و امیدوارم این بنده عاصی را به درگاهت بپذیری.

👈 برادر و پدر مسلمان، جبهه ها را پر کنید که تنها راه سعادت ما در همین جبهه هاست.
👈 اگر امروز رو به انقلاب نکنیم، فردای قیامت جلوی پیامبر شرمنده هستیم.
👈 این انقلاب احتیاج به خون دارد.
👈 اگر تمام دنیا علیه ما شورش کنند، ما زیر بار (زور) نخواهیم رفت. ما در طول تاریخ ثابت کرده ایم.


گفتگو با آقای عزت الله گل محمدی


دیدار و بحث و گفتگو با آقای عزت الله گل محمدی در محل دفتر اداره امور ایثارگران سازمان جهاد کشاورزی استان صورت گرفت.

درگذشت مادر سردار شهید ااکبر بابادی
درگذشت مادر مکرمه شهیدان عباس قادری و غلامرضاقادری
رزمندگان واحد دیدبانی

1- علیرحم موسوی2-شهید حشمت الله حیدری3-شکرالله شفیع زاده4-شهید قلی فلسفی5-حسینعلی شیروانی6-شهید ناظم الرعایا7-بهرام شریعتی9-بازعلی اسماعیل زاده10-عبدالله شفیع زاده11-مجتبی موسوی12-شهید ابوالفضل رکوعی14-رضا مومن زاده15-صادقی16-محمدرضامحمودی17-شهید روح الله کاوه18-شهید علیرضا تیموری20-نوروزی 21-سیاوش قادری 22-احمدرضاسمنانی23-علی حسین اصلانی   

عکاس این صحنه: عزت الله گلمحمدی سامانی مکان :فاو -عملیات والفجر 8  سال 1364



دیدبان شهید قلی فلسفی


شهید مجید تاجمیر ریاحی


شهیدعلی محسنی بامنشین

شهید محسن بیژنی  توحیدی

شهید اکبر مولایی

ازسمت راست شهید اکبرمولایی وفرمانده شهید ابوالفضل رکوعی



جانباز شهید حشمت الله حیدری وانانی



عزت الله گلمحمدی سامانی

از سمت راست
۱- شهید علیرضا  تیموری 🌷 از شهر بروجن.
۲- شهید روح الله کاوه 🌷 از شهر بروجن.
۳- شهید قلی فلسفی 🌷 از شهرستان لردگان، بخش فلارد.
۴-  برادر حاج نورالله غفاری 🍃 از شهرستان بروجن، شهر نقنه.

🗓 زمستان ۱۳۶۴
 قبل از عملیات والفجر هشت



از راست شهید اکبر ملایی - راننده از موتوری تیپ  - عبدالحسین تادری


سید منصور هاشمی اقدم


  سید منصور هاشمی اقدم

سید منصور هاشمی اقدم


1 گلمحمدی سامانی  2 شهید ناظم الرعایا 3 مرتضی محمودی  4 بازعلی اسماعیل زاده  5 شهید حشمت الله حیدری  6 علی حسین اصلانی 7 موسوی  8 مرحوم  غضنفر پور  9  عبدالله شفیع زاده


1 حسینعلی شیروانی  2  شهید براتعلی نوری

شناسایی والفجر10
1صداقت  2 مجتبی موسوی 3 شکرالله شفیع زاده  4 حسین صادقی 5 حسینعلی شیروانی 6        7 مهدی شفیع زاده 8 عبدالله شفیع زاده 9  علیرضا زیبایی 10  غلامرضا بابائی 11     12 میر هاشمی

از راست  مجتبی موسوی  - شهید علی رضا تیموری



 1 شهید ایاز نظری  2 حسینعلی شیروانی 3 سعیدی 4 مومن زاده 5 سعیدی 6 شهید  ناظم الرعایا 7 شهید علی محسنی 8 نورالله غفاری  9  رحمت الله اقاجانی 10 حجت الله یعقوبی  11 شفیع زاده  12 مرحوم غضنفر پور  13 ابراهیم قاسمی  14  میرزا کوچیکی  15 سیدمحسن سیدین  16 فضل الله مشایخی  17 سعید خداپرست 18 علمداربحرینی  19 مجیدکردیان  20عبدالمحمد سعیدی  21 گل محمدی سامانی

 1فضل الله مشایخی   2 سیدمحسن سیدین  3 شهید ایاز نظری  4  میرزاکوچیکی  5 رضا مومن زاده  6 علمداربحرینی 7 سعیدی  8 نورالله غفاری  9 شهید علی محسنی  10 شهید  ناظم الرعایا  11 شفیع زاده  12            13 سعیدخداپرست   14 عزت الله گل محمدی سامانی



شناسایی والفجر 4 کردستان سال 1362
2 احمد کارگر- 3 حسینعلی دهقان(شهید والفجر 4) - ۵ محمودی،  ۶ نوروزی، ۷ شهید براتعلی نوری  (شهید شیمیایی بعد از جنگ) - 16 راننده واحد (احتمالا فروغی) 8 حیدری  9 رجب کارگر(از یزد یا میبد یزد) ۱۱شهید رحمت الله مومن زاده، 17 قاسم  میر احمدی ۱۸شهید اکبر مولایی  ۱۹آقای غفاری،20 عبدالحسین نادری ۲۱غلام عباس شریعتی، ۲۲حاج شکرالله شفیع زاده      

شهید اکبر مولایی  2  محمد رضا محمودی 3           4 میر احمدی 5 حسینعلی شیروانی  6  حسن غدیری
شناسایی والفجر 4 کردستان سال 1362


1 رضا مومن زاده 2 احمدرضا سمنانی 3  علیرحم موسوی 4  شهید حشمت الله حیدری 5 مرتض محمودی  6 شهید علیرضا نیموریشهید قلی فلسفی 8 شهید روح الله کاوه 9 علی حسین اصلانی 10 بازعلی اسماعیل زاده 11 شهید بهروز ناظم الرعایا 12 عبدالله شفیع زاده 13 شهید ابوالفضل رکوعی 14 نوروزی 15 شریعتی  16 شکرالله شعیع زاده 17 حسینعلی  شیروانی  18 صادقی  19 مجتبی موسوی
نیمرخ سمت راست نشسته سیاوش قادری  -سمت چپ ایستاده نیم رخ  نوروزی
عکاس عزت الله گل محمدی سامانی
شناسایی منطقه عملیاتی والفجر 8  خسرو اباد  سال 1364



از راست سیدمنصور هاشمی اقدم   حسینعلی شیروانی 

نفر چهارم غلامعباس طوسی

سال 1363 خط زید  سقوط دکل 44 قمر-دست به دکل شهید قلی فلسفی

2 شهید  شریفی گرم درهی از ادوات   4  محمدبان  از مهندسی  5  شهید علی محسنی  از دیدبانی




آخرین جلسه توجیهی عملیات والفجر۸(وداع یاران)



ازراست شهید اکبرملایی-شهید ابوالفضل رکوعی-؟-فرهاد نصوحی



از راست رضا مومن زاده-مجتبی موسوی-شکرالله شفیع زاده-شهیدحشمت الله حیدری-شهید ایازالله شفیع زاده



با بمبارون هواپیمای بعثی در این سنگر شهید  محسن بیژنی  به شهادت رسید و  بقیه زنده به گور شده بودند  که نجات پیدا کردند
ازراست:1-فرقانی  2 مجید سعیدی  3 طهماسب سعیدی  4  خداپرست  5 مرحوم  جهانگیر علیاری 6  شهید  محسن بیژنی




از راست حسین صادقی-شهید محمد علی شاهمرادی-پشت سر شهید، محمدی - حسینعلی شیروانی-پور رحیم - زارع پور



از راست فرهاد نصوحی-شکرالله شفیع زاده-شهیداکبر ملایی-شهید رحمت الله مومن زاده


نفر جلوحسینعلی شیروانی ایچی-نفرپشت سر عزت الله گل محمدی-نفر اخر اسماعیل زاده-رضا مومن زاده


ایستاده از راست عزت الله گلمحمدی-سیاوش قادری
نشسته از راست موسوی-نصوحی

سوله دیدبانی(کاخ)
1 شریعتی  2  سعیدی  3 گل محمدی سامانی  4 غلامعلی سعیدی 5 قربانعلی احمدی  6   -  7  - 8  عبدالعلی رسولی 9  عرب







علیرضا دل افگار


فرهاد نصوحی


حسینعلی شیروانی ایچی فرمانده واحد دیدبانی


عزت الله گل محمدی سامانی


دیدبان علی رحم موسوی  بعداز عملیات والفجر 8 که این تصویر روی جلد مجله سپاه چاپ گردید.

شکرالله شفیع زاده










سرآغاز









http://s9.picofile.com/file/8355088384/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4_%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%86%DB%8C.jpg






















شهید آبروی محله یادبود سردار شهید محمدعلی ابراهیمی

 

صحبت های سردار شهید الیاس ارجمند-قبل از عملیات والفجر8

 

جمع یاران
مصاحبه دیدبان شهید قلی بیژنی فلسفی

 

دیدبان و جانباز دفاع مقدس سیاوش قادری

 

مستند شهید الیاس ارجمند

 

 

 

شهید احمدی باصری-عبدالله

شهید عبدالله احمدی باصری
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 5-3-1340 شمسی
محل تولد: اصفهان 
بسیجی
مجرد
دیدبان
تاریخ شهادت : 17-3-1363 شمسی
محل شهادت : انرژی اتمی
گلزار شهدا: بروجن 
چهارمحال وبختیاری - بروجن
شهید ابراهیمی-محمدعلی

شهیدمحمدعلی ابراهیمی سهروفیروزانی

نام پدر: قاسم

تاریخ تولد: 17-2-1341 شمسی

محل تولد: اصفهان - فلاورجان

تاریخ شهادت : 2-4-1366 شمسی

محل شهادت : سردشت

گلزار شهدا: سهروفیروزان

شهر:اصفهان - فلاورجان

شهید ارجمند-الیاس
شهید الیاس ارجمند
نام پدر: لهراسب
تاریخ تولد: 10-5-1339 شمسی
محل تولد: کهکیلویه و بویراحمد - بویراحمد - مارگون
تاریخ شهادت : 22-11-1364 شمسی
پاسدار
متاهل
فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۴۴ قمربنی هاشم (ع)
محل شهادت : اروندرود 
فاو-والفجر8
گلزار شهدا: شهررمال خلیفه
استان چهارمحال وبختیاری 
شهرستان فلارد
شهید بابادی اردلی-اکبر

شهید اکبر بابادی اردلی
نام پدر: خیبر
تاریخ تولد: 9-7-1342 شمسی
محل تولد: چهارمحال وبختیاری - اردل 
پاسدار 
 متاهل
دیدبان
تاریخ شهادت : 20-10-1365 شمسی
محل شهادت : خرمشهر
آبادان-کربلای4
گلزار شهدا: اردل 
چهارمحال وبختیاری 
جانبازشهید براتی بنی-قربانعلی

شهید قربانعلی براتی بنی فرزند حبیب الله در سال 1345 درخانواده ای مذهبی پا به عرصه ی هستی نهاد.دردوران کودکی پدرش را از دست داد و درد سخت یتیمی را احساس نمود.

دوران طفولیت را دردامان پرمهر مادر دلسوزش پیمود و او در هفت سالگی به مدرسه رفت، و با استواری و ایستادگی پیوند یافت و دلیری و شجاعت را آموخت.

او دلاور بود و سرود غیرت را زیباترین سرود می دانست ، چرا که تمام لحظات زندگی را صرف جهاد و در راه فرهنگ اسلامی و استواری حکومت اسلام ناب مهدی(عج) می نمود. تا این که نهایتاً در جبهه های حق علیه باطل جانباز شیمیایی گردید.

شهید قربانعلی با این که سالها آرزوی شهادت داشت اما در جبهه های جنگ به این آرزو نرسید. او زندگی را با زخم برتن از جبهه ادامه داد تا این که در سال 1372 وقتی سفری به مشهد مقدس داشت در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) طعم شیرین شهادت را چشید.

او در آخرین لحظات زندگیش نام شهدای گرانقدر را برزبان می آورد، چرا که تا آخرین وداع از این جهان ، از رهبر عزیز و امام راحل سخن می گفت.

روحش شاد و یادش گرامی.

منبع:https://shohada-ben.blog.ir

شهید بیژنی-محسن
شهید محسن بیژنی
نام پدر:فضل الله
تاریخ تولد:1346/5/3شمسی
محل تولد:لردگان
بسیجی 
 مجرد
دیدبان
تاریخ شهادت:1365/10/28شمسی
محل شهادت :شلمچه-کربلای5
گلزارشهدا:مال خلیفه
دهستان فلارد-لردگان
چهارمحال وبختیاری
برادرایشان قلی بیژنی نیز به شهادت رسیده است
شهید بیژنی فلسفی-قلی
شهید قلی فلسفی
نام پدر: فضل الله
تاریخ تولد: 9-8-1348 شمسی
بسیجی
مجرد
دیدبان
تاریخ شهادت : 27-11-1364 شمسی
محل شهادت : فاو-والفجر8
گلزار شهدا: مال خلیفه
چهارمحال وبختیاری - لردگان
شهید ترابی-محمدحسین

شهید محمدحسین ترابی

نام پدر: عزت الله

تاریخ تولد: 1-11-1339 شمسی

محل تولد: همدان - نهاوند

تاریخ شهادت : 20-6-1365 شمسی

محل شهادت :

گلزار شهدا: بهشت زهرا سلام الله علیها

همدان - نهاوند

شهید تاجمیر ریاحی-مجید
شهید مجید تاجمیرریاحی نصرآبادی
نام پدر: رضا
تاریخ تولد: 13-11-1341 شمسی
تاریخ شهادت : 30-7-1362 شمسی
محل شهادت : مریوان
گلزار شهدا: گلستان شهدا
اصفهان
شهید تیموری-علیرضا

شهید علیرضا تیموری بروجنی
نام پدر: رمضان علی
تاریخ تولد: 1-7-1345 شمسی
محل تولد: چهارمحال وبختیاری - بروجن
تاریخ شهادت : 21-11-1364 شمسی
محل شهادت : اروندرود
گلزار شهدا: بروجن
چهارمحال وبختیاری - بروجن

شهید حبیبی-مهدی

شهید مهدی حبیبی

نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 1-1-1345 شمسی
محل تولد: اصفهان - گلپایگان 
بسیجی
مجرد
دیدبان
تاریخ شهادت : 21-10-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه-کربلای5 
گلزار شهدا: گلپایگان 
اصفهان
شهیدحیدری وانانی-حشمت الله

شهید حشمت الله حیدری وانانی

نام پدر: حیدر

تاریخ تولد: 24-9-1345 شمسی
محل تولد: خوزستان - آبادان
تاریخ شهادت : 26-8-1377 شمسی
محل شهادت : جنوب

دیدبان

گلزار شهدا: شهرکرد
چهارمحال وبختیاری - شهرکرد

شهید دره بیدی-احسان

شهید احسان دره بیدی
نام پدر: قنبرعلی
تاریخ تولد: 10-6-1342 شمسی
محل تولد: اصفهان - خوانسار
تاریخ شهادت : 8-1-1364 شمسی

دیدبان

محل شهادت :
گلزار شهدا: سنگ شیر
اصفهان - خوانسار

شهید دهقانی حبیب آبادی-محمد
شهیدمحمددهقانی حبیب آبادی
نام پدر: رضا
تاریخ تولد: 1-4-1347 شمسی
محل تولد: اصفهان - فلاورجان
بسیجی
مجرد
دیدبان
تاریخ شهادت : 25-10-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه-کربلای5
گلزار شهدا: اجگرد
اصفهان - فلاورجان
توپخانه تیپ 44قمربنی هاشم(ع)

شهید دهقانی-حسینعلی
یکم خرداد 1345، در محله فیروزآباد  شهرستان میبد به دنیا آمد. پدرش بمانعلی، لوله کش بود و مادرش معصومه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. زیلوباف بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم اسفند 1363، با سمت فرمانده دسته در شرق رود دجله عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند ششم اسفند 1373 پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
شهید دهقانی مزیک-محمود
شهید محمود دهقانی مزیک
نام پدر: اسماعیل
تاریخ تولد: 1346شمسی
محل تولد: سده لنجان
تاریخ شهادت : 1365/12/18شمسی
محل شهادت : شلمچه-کربلای5
گلزار شهدا:  نائین
شهید رکوعی-ابوالفضل
شهید ابوالفضل رکوعی
نام پدر: محمدعلی
تاریخ تولد: 19-6-1341 شمسی
محل تولد: اصفهان - گلپایگان
پاسدار
متاهل
فرمانده دیدبانی
تاریخ شهادت : 12-12-1365 شمسی
محل شهادت : شلمچه-کربلای5
گلزار شهدا: نیوان سوق
اصفهان - گلپایگان
شهیدرفیعی وردنجانی-بشیر

شهیدبشیر رفیعی وردنجانی
نام پدر: ولی الله

تاریخ تولد: 8-3-1339 شمسی
محل تولد:وردنجان
تاریخ شهادت : 26-4-1361 شمسی
محل شهادت : شلمچه
گلزار شهدا: وردنجان
چهارمحال وبختیاری - شهرکرد

شهید زمانی فرادنبه-حمزه علی

شهیدحمزه علی زمانی فرادنبه

نام پدر: علی اکبر

تاریخ تولد: 4-4-1342 شمسی

محل تولد: فرادنبه

پاسدار وظیفه

مجرد 

دیدبان

تاریخ شهادت : 7-10-1365 شمسی

محل شهادت : شلمچه-کربلای4 

گلزار شهدا: فرادنبه 

چهارمحال وبختیاری -بروجن

شهید سلطانی پیکانی-علیرضا

شهید علیرضا سلطانی پیکانی

نام پدر: صفرعلی
تاریخ تولد: 4-8-1341 شمسی
محل تولد: بروجن
بسیجی
 مجرد
دیدبان
تاریخ شهادت : 13-8-1362 شمسی
محل شهادت : پنجوین -والفجر4
گلزار شهدا: بروجن 
چهارمحال وبختیاری - بروجن
شهید شفیع زاده خولنجانی-ایازالله
شهید ایازالله شفیع زاده خولنجانی
نام پدر: اسماعیل
تاریخ تولد: 2-1-1344 شمسی
محل تولد: اصفهان - مبارکه 
سرباز
مجرد
دیدبان
تاریخ شهادت : 3-12-1364 شمسی
محل شهادت : 
گلزار شهدا:خولنجان 
اصفهان - مبارکه
شهید شیخ ابوالحسنی-عبدالحسین
شهید عبدالحسین شیخ ابوالحسنی
نام پدر: ماندنی
تاریخ تولد: 10-7-1344 شمسی
محل تولد: خوزستان - ایذه
تاریخ شهادت : 15-11-1364
پاسداروظیفه-دیدبان
گلزار شهدا: امله نوترکی
خوزستان - ایذه
شهید صابریان-حسین
شهید حسین صابریان
نام پدر: عبدالرسول
تاریخ تولد: 2-4-1347 شمسی
محل تولد: اصفهان - سمیرم
سرباز 
 مجرد
دیده بان
تاریخ شهادت:10-12-1366شمسی
محل شهادت : جنوب
گلزار شهدا: سمیرم
اصفهان
شهید عابدینی برزی-اکبر

شهید اکبر عابدینی برزی

نام پدر: محمد

تاریخ تولد: 1-10-1340 شمسی

محل تولد: اصفهان - نطنز 

پاسدار

 مجرد

دیدبان

تاریخ شهادت : 17-12-1365 شمسی

محل شهادت : شلمچه-کربلای5  

گلزار شهدا: برزرود

 اصفهان - نطنز

توپخانه تیپ 44قمربنی هاشم(ع)

شهید قادری-عباس
شهید عباس قادری سورکی

نام پدر: ابوتراب
تاریخ تولد: 1-4-1342 شمسی
محل تولد:چهارمحال و بختیاری - بروجن
تاریخ شهادت : 24-12-1363 شمسی
محل شهادت : شرق دجله
گلزار شهدا: بروجن
چهارمحال وبختیاری - بروجن

برادرش غلامرضا قادری نیز به شهادت رسیده است

دیدبانی۴۴

گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. مقام معظم رهبری

آخرین نظرات
پیوندها