شهید روح الله کاوه بروجنی
نام پدر: ابوالحسن
تاریخ تولد: 3-1-1347 شمسی
محل تولد: چهارمحال وبختیاری - بروجن
بسیجی
مجرد
دیدبان
شهادت : 22-11-1364 شمسی
محل شهادت : اروندرود
گلزار شهدا: بروجن
چهارمحال وبختیاری
توپخانه تیپ 44قمربنی هاشم(ع)
مهدی نوروزی-شهید روح الله کاوه-رضا مومن زاده
از سمت راست
۱- شهید علیرضا تیموری 🌷 از شهر بروجن.
۲- شهید روح الله کاوه 🌷 از شهر بروجن.
۳- شهید قلی فلسفی 🌷 از شهرستان لردگان، بخش فلارد.
۴- برادر حاج نورالله غفاری 🍃 از شهرستان بروجن، شهر نقنه.
🗓 زمستان ۱۳۶۴
قبل از عملیات والفجر هشت
ایستاده ازچپ:عالی پور از خرم آباد-شهید روح الله کاوه-آقاجانی-شهید قربانعلی براتی -ناشناس
نشسته ازچپ:سرباز پورحیدر از اصفهان-شهید ابوالفضل رکوعی-شکرالله شفیع زاده
تصویر پیکر مطهر دیده بان شجاع و نوجوان شهید روح الله کاوه بروجنی بلافاصله بعد از شهادت
زمان:
صبح سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۶۴
اولین روز عملیات پیروزمندانه والفجر_هشت
مکان:ساحل غربی اروندرود
نفر بالای سر شهید روح الله کاوه
حاج سیاوش قادری از رزمندگان گردان (واحد) دیده بانی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام):
زمان:
صبح سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۶۴
اولین روز عملیات پیروزمندانه والفجر_هشت
مکان:ساحل غربی اروندرود
نفر بالای سر شهید روح الله کاوه
حاج سیاوش قادری از رزمندگان گردان (واحد) دیده بانی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام):
به نام خدا...حدودسال۱۳۸۵یک روزیکی ازهمکاران دوست داشتنی به نام سیداحسان میرزایی-نوه مرحوم حاج آقا میرزایی امام جمعه رزمنده زرین شهر-گفت آقای قادری یک عکس بسیارخاطره انگیزبرایتان دارم وسپس صحنه راتشریح کردگفتم احتمالا اشتباه میکنیدچون من چنین عکسی نگرفته ام...واوتاکیدکردوسپس یک سی دی راداخل کامپیوترگذاشت وروشن کردومن درکمال تعجب بااین صحنه جانسوزمواجه شدم❤🔥❤🔥❤🔥
روح شهیدعزیزروح الله کاوه دوست داشتنی شاد💐💐💐
این عکس مربوط به صبح روزاول عملیات والفجر۸درست نزدیک ساحل به فاصله حدود۴۰متری اروندو۵۰متری خط مقدم است
«فکرمیکنم برادرعزیزمهدی نوروزی نحوه و جزییات شهادت رابهتربداند»حدودساعت۱۰صبح که خط تثبیت شده بودبرای پی جویی ازاحوال سه گروه دیدبانی درامتدادخط پدافندی یکی یکی سراغ دیدبان ها رامیگرفتم،که البته هرکدام حکایات مفصل شنیدنی دارند...ومن بااولین صحنه ای که مواجه شدم،پیکرمطهرشهیدکاوه عزیزبودکه داغش برای همیشه بردلم تازه است،نمی دانم شایدحدودنیم ساعتی مات رخساره اش بودم،گاهی صورت ماهش رامی بوسیدم واورانوازش میکردم...وهنوزپس ازگذشت دههاسال هرگاه درگلزارشهدای بروجن به زیارتش میروم به یادآن روزهاحتماسنگ مزارش رامی بوسم وغبارش رابردیده میکشم...القصه،ظاهرادرهمین حین عکاسی ازلشکرنجف این صحنه داغ بردل نشسته راثبت وپس ازسالهابه همراه البومی ازعکسهای به یادماندنی توسط فرهنگی لشکرمنتشرمیگردد...
سلام برشهیدان،سلام خدابرشهیدان💖روحشان شاد💐یادشان گرامی💐 وراه مقدسشان مستدام .آمین
*****
غلامرضا بابایی:
روحش شاد.. در دومین روز ازعملیات والفجر ۸ هیچ زمان فراموش نخواهم کرد زمانی که سرعزیزدلمان شهیدکاوه رادربغل گرفتم او بانگاه نافذش ازمن خواست که از همگی برای او حلالیت بطلبم و سپس چشمانش را فروبست وتاهمیشه دنیا با نگرانی به آینده،دنیای خاکی مان را ترک کرد و روحش به افلاک پرواز کرد. گویا همین دیروز بود که صورتش را بوسیدم .و طلب شفاعت گرفتم. و بدن رشید و رعنایش را به سمت قبله کشیدم...
****
محمود آقاسی:
سلام قبل از عملیات والفجر هشت برخی از نیروهای اطلاعات وتخریب و دیدبانی در اطراف پادگان گرمک جهت شناسایی بودیم پای من حسابی درد می کرد و درست وسریع نمی توانستم راه بروم بعد از چند روز که بهداری رفته بودم وبا قرص وداروهایی که داده بودند اثر نداشت شهید کاوه با زور پای من را با مقداری گریس وزرد چوبه مداوا کرد و بعد از دور روز کاملا بهبود یافتم وراحت راحت کوهپیمایی وپیادروی می کردم روحش شاد
*****
غلامرضا بابایی:
روحش شاد.. در دومین روز ازعملیات والفجر ۸ هیچ زمان فراموش نخواهم کرد زمانی که سرعزیزدلمان شهیدکاوه رادربغل گرفتم او بانگاه نافذش ازمن خواست که از همگی برای او حلالیت بطلبم و سپس چشمانش را فروبست وتاهمیشه دنیا با نگرانی به آینده،دنیای خاکی مان را ترک کرد و روحش به افلاک پرواز کرد. گویا همین دیروز بود که صورتش را بوسیدم .و طلب شفاعت گرفتم. و بدن رشید و رعنایش را به سمت قبله کشیدم...
****
محمود آقاسی:
سلام قبل از عملیات والفجر هشت برخی از نیروهای اطلاعات وتخریب و دیدبانی در اطراف پادگان گرمک جهت شناسایی بودیم پای من حسابی درد می کرد و درست وسریع نمی توانستم راه بروم بعد از چند روز که بهداری رفته بودم وبا قرص وداروهایی که داده بودند اثر نداشت شهید کاوه با زور پای من را با مقداری گریس وزرد چوبه مداوا کرد و بعد از دور روز کاملا بهبود یافتم وراحت راحت کوهپیمایی وپیادروی می کردم روحش شاد