غلامرضا بابایی:
 برادرم شهیدقلی فلسفی درعملیات والفجر ۸ و درحین انجام فریضه نمازظهر با دیگر برادرم اقامصطفی واجدی معاون واحداطلااعات و عملیات هردوباهم ودرکنارهم مشغول نمازبودند .
گویا آن گلوله  اتشین زوزه کشان فقط  ماموریت یافته بودکه درکناراین دو برادر کم مانندم درزمانی که رو به کعبه معبود و دستان استغاثه اشان به آسمان بود،برزمین فروداید..
چگونه   لحظه شهادت این دو عزیز بویژه شهید واجدی را  که جمجمه و مغزش فرو پاشیده بود و برادرم قلی عزیز را که درکنار هم و باهم پرواز کردند تعریف وتوصیف کنم ....
خداوندا ما را در ادامه راهشان استوار و از تمامی شرور انفاسی و... درپناه خودت حفظ فرما.. و ما را شرمنده روح پاکشان قرارمده و ازشفاعت شان بهره مندمان فرما...

شهیدان  قلی بیژنی و  شیخ محسن بیژنی


و درخصوص برادر عزیز و با صفای روحانی دیگرم حاج محسن بیژنی باید عرض کنم،مدت آشنایی ام با ایشان بسیارکوتاه و مدتی قبل از عملیات کربلای ۵ بود ولی آنقدر باصفا و مهذب پرهیزکار و اهل نمازشب و مطالعه عمیق درقران و تفسیر و تحلیل بود.که گویااوراسالها میشناختم .وگاهآ نیزنمازهایی را به ایشان اقتدا و ازحضور قلبش در نماز لذت و حظ معنوی می بردیم.
 در آن عملیات نیز این شهید عزیز که به قول حاج قاسم قبل ازشهادت شهید شده بود..راکتی ازهواپیمای متخاصم دقیقآ برجلو سوله و سنگر این عزیز و عزیز دیگری که با ایشان بود.فرودمی اید و این عزیز نیز به خیل خوبان وبرگزیدگان شهیدان پیوست....



در این سنگر شهید  محسن بیژنی  به شهادت رسید و  بقیه زنده به گور شده بودند  که نجات پیدا کردند

ازراست:1-فرقانی  2 مجید سعیدی  3 طهماسب سعیدی  4  خداپرست  5 مرحوم  جهانگیر علیاری 6  شهید  محسن بیژنی



و در رهنمودی که داشتند .میفرمودند خانه و مکانی که قرائت و فهم قران می شود فرشتگان وارد می شوند و شیاطین از آنها دور میشوند و اهل آن در آسایش و خیر و برکت دران مکان زیادمی شود...
خداوندا با آیات نورانی قران نور هدایتت را برقلب های همه ما بپاش و روح و جانمان را به فروغش روشن کن...
خدوندا خودت دراین و انفسای روزگار همه ما را در پناه خودت حفظ و بدارمان به راهی که صحتت درآن است و بازدارمان از راهی که غضبت دران است..(یا حی و یا قیوم یالااله الا انت برحمتک استغیث فاکفنی مااهمنی ولاتکلنی الی) نفسی..‌

روحشان شاد..