شهید عبدالله احمدی باصری
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 5-3-1340 شمسی
محل تولد: اصفهان 
بسیجی
مجرد
دیدبان
تاریخ شهادت : 17-3-1363 شمسی
محل شهادت : انرژی اتمی
گلزار شهدا: بروجن 
چهارمحال وبختیاری - بروجن


بسیجی جوان و دیده بان شهید 🌷، عبدالله احمدی باصیری
فرزند مرحوم مشهدی محمد

🗓 ولادت 🌺
۵ خرداد ۱۳۴۰

👈 از عشایر غیور ایل قشقایی
👈 دیپلم رشته حسابداری از هنرستان شهید حائری بروجن
👈 عضو فعال انجمن اسلامی هنرستان
👈 عضو فعال حزب جمهوری اسلامی 🇮🇷
👈 گذراندن چند دوره سیر مطالعاتی در زمینه های اعتقادی و سیاسی
👈 چندین بار حضور در جبهه های دفاع مقدس و شرکت در چند عملیات
👈 جمعی تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام)، گردان خط شکن رسالت (حضرت رسول اکرم) و گردان (واحد) دیده بانی

🗓 شهادت 🌷
۱۷ خرداد ۱۳۶۳
🔹 در اثر انهدام دکل دیده بانی

 منطقه
خوزستان، شرق کارون، محمدیه

📍 مزار
روضه الشهدای بروجن


📝 فرازهایی از #وصیتنامه شهید🌷:

👈 تا آخرین قطره خونتان در راه امام 🌺 و روحانیت متعهد باشید.

👈 جوانان باید بمانند تا در آینده ای نزدیک بتوانند با نابودی مثلث جنایتکاران «امپریالیسم، کمونیسم و صهیونیسم» و نابودی اسرائیل این غده سرطانی، قدس (اولین قبله مسلمین) را آزاد ساخته و زمینه ساز حکومت صالحان بر زمین باشند.

وصیت نامه شهید عبدالله احمدی

با حمد و سپاس از درگاه خداوند منان که این بنده حقیر خود را توفیق آمدن به جبهه و استقرار یافتن در کنار رزمندگان و مجاهدان راه حق و فضیلت را عطا فرموده .

 با سلام بر مهدی (عج) محبوب دل عاشقان، منجی مستضعفان و یاور رنج کشیدگان و بر خاک مالنده پوزه ستمگران.

 با سلام بر نائب برحقش خمینی عزیز این اسوه‌ی انسانیت و این اسطوره‌ی مقاومت و تقوا و این ابراهیم زمان .

 باسلام بر شهیدان این شاهدان همیشه زنده تاریخ که با اهدا خون خود ما را مدیون پاسداری از اسلام و جمهوری اسلامی نمودند .

وصیت نامه خود را با سخنی از امام علی(ع) آغاز می کنم که می‌فرماید :« در آن روز که مرگ برای انسان مقدر است اگر در اعماق دریاها یا در بالای ابرهای انبوه مقام کند جهان را بدرود خواهد گفت و در صورتیکه بقیه‌ای از عمر برقرار باشد اگر در میان آتش سوزان در افتد یا به کام گرداب‌های ژرف و عمیق فرو رود رشته عمرش گسیخته نخواهد شد.»

حدود 14 ماه از جنگ تحمیلی جنایتکاران بر کشور اسلامیمان گذشته بود هر روز غبطه می‌خورم که چرا نمی‌توانم در جبهه‌ها حضور پیدا کنم چرا هر روز به یک بهانه‌ای نمی‌توانم به سوی معشوق خود بروم چرا «اله» ها دست و پایم را بسته‌اند چرا تاکنون نتوانسته‌ام دین خود نسبت به خون شهدا وانقلاب اسلامی را ادا کنم چونکه شهدا خیلی حق بر گردن ما دارند آن‌ها خون داده‌اند و ما می‌بایست با صدور انقلاب پیام آنان را به گوش جهانیان برسانیم.
تا اینکه دیگر نتوانستم خود را قانع کنم به چا
رچوب کلاس و درس زیرا کلاسی بزرگتر و درسی آموزنده‌تر درپیش رویم بود و معلم آن خیلی نسبت به این معلمین داشتم درسش آموزنده‌تر و فراگیرتر بود بله کلاس آن جبهه‌ی حق علیه باطل بود و درس آن شهادت و معلم آن حسین (ع) بود که درس آزادگی و شرافت و انسانیت را به همه مردم در همه اعصار می‌داد.

با آگاهی و بینش به مشهد خویش آمده بودم و دراینجا نیز می‌نویسم تا اینکه منافقین کور دل نگویند که کور کورانه رفته و امیدوارم که خداوند این آمدنم را پذیرا باشد واما این بدان معنی نیست که فقط برای شهادت آمده باشم بلکه آمده‌ام در رویایی حق علیه باطل یاور امام باشم و اگر در این راه شهادت نصیب شد که «فبه‌ها» و اگر هم نشد خداوند به قول خداوند به قول امام عزیزمان اجر شهید ر ابه همه مجاهدان راهش و به این بنده حقیر خود عنایت بفرماید .

 یک کلام هم به کسانی که عازم جبهه می‌شوند برای دو نبرد و دوجنگ یکی جنگ با کفر و دیگری جمگ با نفس اماره سعی کنند وقتی که اعزام می‌شوند قصد آنان شهادت نباشد زیرا اگر آنان شهید بشوند که بهترین فرزندان و ایثارگران این امت می‌باشند.

پیام خون شهیدان را چه کسانی خواهند رساند وقدس را چه کسی آزاد خواهد کرد و جهان مستضعفان را چه کسی آگاه خواهد کرد باید بدانند که هدف از جبهه آمدن فقط شهادت نیست و این جوانان باید بمانند تا در آینده‌ای نزدیک بتواند با نابودی مثلث جنایتکاران امپریالیسم ، کمونیسم و صهیونیسم و نابودی  اسرائیل این غده سرطانی در قدس اولین قبله مسلمین را آزاد ساخته و زمینه ساز حکومت صالحان بر زمین باشند.

 چند کلامی هم با شما پدر و مادرم، و شما که چه رنج‌ها، محرومیت‌ها و سختی‌ها را تحمل کردید تا مرا به این‌جا رساندید اما بدانید من مال شما نبودم بلکه امانتی بودم از خداوند متعال در دست شما و اگر خدا امانت را پس گرفت ناراحت نباشید و امیدوارم که مرا حلال کنید و اگر نتوانستم فرزند خلفی برای شما باشم باید ببخشید ولی باید بگویم که فرزند خود را چه خوب تربیت نمودید و به چه راه خوبی فرستادید «راه حسین (ع)» درود بر شما و بر کلیه پدران و مادرانی که در تربیت فرزندان خود خط اصیل اسلام و ولایت فقیه کوشا بوده‌اند و آن‌ها را درتمام مشکلات و لغزش‌گاه‌ها هادی و راهنما بوده‌اند .

 اما شما امت «حزب الهی» چه خط خوبی انتخاب نمودید «خط امام»، «خط اسلام» و خط پیامبران (ص) و علی (ع) و خط شهادت خط «حسین (ع)» و ائمه معصوم امیداورم همچون کوه در این راه برپیچ و خم دراین راهی که هر روز جنایتکاران خطی ایجاد می‌نمایند ثابت قدم باشید و من به عنوان کوچکترین سرباز انقلاب اسلامی شرمنده‌ام از این همه ایثار و فداکاری شما عزیزان «حزب الهی»

خرم آن روز کزین منزل ویران بروم

راحت جان طلبم در پی جانان بـروم 

امیدوارم که اجر و مزد خود را در فردای قیامت از سرور شهیدان «حسین (ع)»  بگیرید دست از دامن روحانیت این‌نمونه‌‌ی عینی اسلام برندارید و همیشه یاور امام و روحانیت عزیز باشید تا خدای ناخواسته ازخط اسلام اصیل، انحرافی پیدا نکنید. بنده حقیرخدا.  

عبدالله احمدی

13/10/60